مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

دیدم امروز تو راهِ مدرســـــــه

نامتون افتاده بر روی زمیــــــن

رفتی و با تاب دادنِ ســـــــرت

گفتی بردار باز کن اون و ببین

***

دلم تب گرفته از موضــــوعِ اون

نمی دونم چی شده نامـــه دادی

قصد تو دیدار و حرف و گفتگو

یا خدا حافظ و درد و فریادی

***

راست و چپ نگاهِ سردی نمـــودم

وقتی مطمئن شدم کسی نبــــــود

زود خم شد دلم با حرص و ادب

با متانت نامه ی عشقت گشـــود

***

رویِ برگه یه دلی کشید ی تو

از وسط گذشته یک تیر خلاص

قطره ی خونینِ افتاده به دام

اثرِ انگشتِ تو مونده تمــاس

***

زیـر دل یه متنِ زیبا داشــتی

خواندنش خیلی برام آرامشه

همه خاطراتِ دردِ زندگـــی

روی دیوارِ دلم فرسایشــه

***

رو درختی تکیه کردم نا تــــوان

بس که جالب بود گفته هایِ تو

مستِ مستِ دیده های تو شدم

تو دلم چسبیده اون حرفای تو

***

وقتی بارونی بشه فضـــــای دل

تو میایی شاد و لبریز می کنی

آینه شدم درونِ خنده هــــات

 بین ابروهات و  آویز می کنی

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 18/07/1391

 

 



:: برچسب‌ها: نامه ,
:: بازدید از این مطلب : 2429
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 17 مهر 1391
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی