مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

این همه غوغا شنیدن رد پای عاشقـی

رنگ رسوایی ندارد عطر و بوی رازقی

مستی و دنیا پرستی بر جمالت شد ظهور

در درون قلب نازت چون جنینِ ناطقی

***

من و تنهایی و دردت فاجعه شد اینچنین

دوری و عشق و کسالت روی تاج سر نگین

سالها در انتظارت دل کشیده دردی سخت

بی خیالی در حوالی خاطراتم را ببین

***

ناگهانی وقت رفتی تو که شرمنده شدی

از شماتت های دشمن بی گمان زندی شدی

مرده بودی سالها وقتی که قلبم شور داشت

سرد شد آتشِ عشقم کاخِ بی پرده شدی

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 18/11/1392

 



:: برچسب‌ها: دو بیتی عاشقان ,
:: بازدید از این مطلب : 1854
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 28 بهمن 1392
.

 

اعذرنی لو گلبی انتحر ،  هم تحضر ابتدفینی

بین لی گلبک ینکسر ، لو هم تضل ناسینی

***

اتعابینی انت ابیا ذنب ، شنهی الفعلته او شکّیت

متحمّس  اتحشد علی ، ارمی السهم عادینی

***

تعبان من ضیم الدهر ، و انت علیّ اچماله

اتفضّل البیتی مستعد ، و اعلی السبب داعینی

***

حتّمت ما اشوف الورد ، و آنه الورد شتّاله

بستان و امخضّر عنب ، می العنب ساجینی

***

ممنوع من دشّت هلی ، امی وابی ینتظرون

منهم اگلک مستحی ، اتوکل و اخذ کل دینی

***

اعذرنی لو گلبی انتحر ، وانت السبب ماذینی

جاسم رمیته بالگبر ، خل اللحد یحمینی

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 24/11/1392



:: برچسب‌ها: قصیده: اعذرنی لو گلبی انتحر ,
:: بازدید از این مطلب : 1840
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 27 بهمن 1392
.

 

کنارم همچو بت محرم نشســـته

نمک خورده نمکدان را شکستــه

قسم خورده که دیدارش شود شاد

خدا یارم  چرا دنیا پرستــــه

***

کنارم همچو جغدِ دیدبانـــــی

نگاهش رام کرده زندگانــــی

اگر دریا بخواند بوسه هــــایش

به دل می چسبه رنگ آسمانـی

***

کنارم مثل دریا آرمیــــده

بغل کرده دلم شادی ندیــده

بدو گفتم نکن ترس از خدا را

ادامه داد و حرفم ناشنیــده

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 19/11/1392

 



:: برچسب‌ها: دو بیتی نمک و نمکدون ,
:: بازدید از این مطلب : 1810
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 27 بهمن 1392
.

 

تو کجایی

شادمان یا بینوایی

دل به دیدارت نشسته خیلی خیلی بی وفایی

ساحلِ دریای پر غم چون صنم قلبم به دستم در غروب هر جدایی

سبز می شد قهر سردم زیر پایم  . می شکستم چون هرم درکوی دردم تا بیایی

می نشینم

از خاطراتت گل می چینم

در جوارِ موج دریا بی تو تنها دل حزینم

انتظارت بارها افسانه کرده قلبِ خسته من همینم

از میان صد ستاره در جهانِ پاره پاره روی ماهت می گزینم

تو همایی

می نشینم تا بیایی

بارها در دل شنیدم رد پایِ بی صدایی

می پسندم در کنارت با همین چشمِ خمارت در سفرها با صفایی

تا نیایی کاخِ صبرم می نویسد بر سرِ در با ترانه بی بهانه عاشقانه  اثرِ حرف نهایی

تو کجایی ای همایی می نشینم تا بیایی

شعر به قالب هرم ( سه هرمی ) هر هرم 5 طبقه ( 5 مصراع)

ابداعی جدید از :

جاسم ثعلبی (حسّانی) 25/11/1392

 



:: برچسب‌ها: شعر: تو کجایی( سه هرمی) قالب شعر هرم ,
:: بازدید از این مطلب : 1764
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : شنبه 26 بهمن 1392
.

قالب الهرم ثنایی مختلف القافیه من ابداع جاسم ثعلبی (حسّانی)

 

ابیا بلد ساکن وحید

انت دمعة عین جفّت کالجلید

لا تبالی انت یغالی و العریضی مستفید

یهدم ارکان المحبه بینی او بینک یحط سیفه العجید

و الزمان الما له رغبه ابلمع عینه لا تبسم له یجر سوطه العنید

البس اثیاب الغرام ابکل مسره جاور الشمس التشع مبتسمه النه من جدید

الحب طلبنه ابهمه سرنه طوف درب الماله اول لا له تالی آه یغالی انه و انت مو عبید

صول فی الحق واعتنی به هاک اخد گلبی اشاره لا علامه و ابتسامه بالسعاده این ما تذهب ترید

آه یحرّه

ردت اشوفچ فرد مره

زدتی ابگلبی حنینچ و المسره

انت دره الله شاهد انت دره دره دره

بعض ایامچ عجیبه و اشعلامچ حلوه مره

و الهواچ او ما وصل بیت السعاده رمش عینچ گطع سره

آه یعید او آه یحره

جاسم ثعلبی (حسّانی) 25/11/1392

اهرم الاول 9 طبقات والهرم الثانی 5 طبقات

قالب الشعر (هرم ثنایی ) مختلف القافیه (ای فی کل هرم القافیه تختلف)

 

 

 



:: برچسب‌ها: آه یعید ,
:: بازدید از این مطلب : 1888
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : شنبه 26 بهمن 1392
.

ما اجیت ( قالب الشعر هرم  واحد ابداع جدید من الشاعر فارسی و عربی)

ما اجیت

تذکر ابیوم الدویت

گلبک الدوانی و ابناری اشتویت

عذبتنی او مرمرتنی او سودنتنی او ما شچیت

قل لی یابه ابهل مهانه و الکراهه اشثمـــرة و اشحصلیت

صگد تکرهنی یظالم من بعید ابنار هجرک وسط قلبی هدفیت

اسئل العین المربیه قول للدمعه الحزینه صدقی لیلچ ما غفیت اتمرمریت

اتقبّل  ابرحلت حیاتی او ذکریاتی  وابسحینی النار تلهب بالگبر شب و  انچویت

روح ما اریدن اشوفک چنت شمس او تضوی عینی جبل من عارک حملته عذبت و اتعذبیت

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/1392

 



:: برچسب‌ها: ما اجیت ( قالب الشعر هرم واحد ابداع جدید من الشاعر فارسی و عربی) ,
:: بازدید از این مطلب : 1748
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 25 بهمن 1392
.

شعر در قالب هرم (عربی و فارسی) (دو هرم)

من می روم *

منقار تو کنده پرم /

آتش زدی  مویِ  سرم /

تو شهرِبی وفایی شاید مسکنم /

مرهم بگیرد زخم دل از آشنا بخیه ترم /

از این جهان و بد زبان از ناکسان دل می کنم /

فغان زدم داد خودم که باغ و کوچه ها شهودِ باورم/

کمک نبود از انس و جن فریادم آن صدای خفته در تنم/

دو مشتِ گندمِ رسیده دست روزگار پر دمار کوبیده شد تو هاونم/

موج زده هاشورِ غم دریای بی کران دل پوسیده شد از ریشه ها نیلو فرم/

دنیای بد نام هوس مچاله کرده شعر من با خنده ها با گریه ها از این فضا در به درم/

ای چون صنم/

دل بینوا مثلِ هرم/

دو لخته شد خو ن جگرم/

شکسته ام معکوسِ طیفِ محورم/

تو کاخ دلربایی را چو میله کنج سر ردم/

مرغ شدم رنگین کمان بی خانمان دل می خرم/

سنگِ صبورم ای جفا  به دل نما دو گنبد سبز حرم/

تو باغِ خنده های  شب چو غنچه ها  سرخم و زیبا پرورم/

اشکِ بهارِ تازه بار ناقوس مرگ و زندگی تو کشتی های شب نما هما فرم/

از خاطراتِ سرد تو بوی عذابم می دهد می خندم و می گریم و چو جغد شب ناله زنم/

کو یاورم ، مثلِ صنم ،  من می روم/

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/92

ابداعی جدید در دو زبان فارسی و عربی

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: شعر در قالب هرم (عربی و فارسی) (دو هرم) ,
:: بازدید از این مطلب : 2412
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 25 بهمن 1392
.

بسم الله الرحمن الرحیم

از خواهران و برادران شاعر جهت خواندن این توضیحات در مورد نوع جدیدی از قالب شعر به نام (هرم) که چند سالی است که بنده در حال تعریف آن هستم دعوت می نمایم در صورت وجود ابهامات در آینده دوستان را مطلع خواهم. مرا از نظرات خودتان بهره مند نمایید  متشکرم.

قالب شعر (هرم) از نوع کلاسیک  و همشکل ساختمان هرم می باشد . همانطور که هرم از تعدادی طبقات درست شده شعر هرم هم از تعدادی مصراع تشکیل می شود .

از مصراع قاعده تحتانی هرم تا بالاترین طبقه یا مصرع نخست می باشد . با این اختلاف که شاعر از مصرع بالایی شروع می کند و به قاعده اش برسد منظور از قاعده مصرع تحتانی هست.

شعر (هرم) می تواند از 5 مصراع تا بی نهایت باشد بستگی به توانایی و تکمیل موضوع شاعر هست.

هر هرم شعر که از تعدادی مصرع درست می شود با یک قافیه ختم می شود و شعری که یک هرم دارد یکهرمی  می گویند مثل این شعر یک هرمی که به زبان  عربی نوشتم .

ما اجیت ( قالب الشعر هرم  واحد ابداع جدید من الشاعرجاسم ثعلبی (حسّانی))

ما اجیت

تذکر ابیوم الدویت

گلبک الدوانی و ابناری اشتویت

عذبتنی او مرمرتنی او سودنتنی او ما شچیت

قل لی یابه ابهل مهانه و الکراهه اشثمـــرة و اشحصلیت

صگد تکرهنی یظالم من بعید ابنار هجرک وسط قلبی هدفیت

اسئل العین المربیه قول للدمعه الحزینه صدقی لیلچ ما غفیت اتمرمریت

اتقبّل  ابرحلت حیاتی او ذکریاتی  وابسحینی النار تلهب بالگبر شب و  انچویت

روح ما اریدن اشوفک چنت شمس او تضوی عینی جبل من عارک حملته عذبت و اتعذبیت

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/1392

در شعر دو هرمی شاعر هم می تواند قافیه ی قبلی را  ادامه دهد و هم می تواند تغییر قافیه دهد.

در شعر بعدی که به زبان فارسی سروده ام شعر دو هرمی هست .

شعر در قالب هرم (عربی و فارسی) (دو هرم)

من می روم *

منقار تو کنده پرم /

آتش زدی  مویِ  سرم /

تو شهرِبی وفایی شاید مسکنم /

مرهم بگیرد زخم دل از آشنا بخیه ترم /

از این جهان و بد زبان از ناکسان دل می کنم /

فغان زدم داد خودم که باغ و کوچه ها شهودِ باورم/

کمک نبود از انس و جن فریادم آن صدای خفته در تنم/

دو مشتِ گندمِ رسیده دست روزگار پر دمار کوبیده شد تو هاونم/

موج زده هاشورِ غم دریای بی کران دل پوسیده شد از ریشه ها نیلو فرم/

دنیای بد نام هوس مچاله کرده شعر من با خنده ها با گریه ها از این فضا در به درم/

ای چون صنم/

دل بینوا مثلِ هرم/

دو لخته شد خو ن جگرم/

شکسته ام معکوسِ طیفِ محورم/

تو کاخ دلربایی را چو میله کنج سر ردم/

مرغ شدم رنگین کمان بی خانمان دل می خرم/

سنگِ صبورم ای جفا  به دل نما دو گنبد سبز حرم/

تو باغِ خنده های  شب چو غنچه ها  سرخم و زیبا پرورم/

اشکِ بهارِ تازه بار ناقوس مرگ و زندگی تو کشتی های شب نما هما فرم/

از خاطراتِ سرد تو بوی عذابم می دهد می خندم و می گریم و چو جغد شب ناله زنم/

کو یاورم ، مثلِ صنم ،  من می روم/

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/92

وزن در شعر هرم به اختیار شاعر هست به شرطی که از هر مصراع از مصراع قبلی  بلند تر باشد و مصراع  اول را بر وزن فاعلاتن یا ..... باشد  وزن مصراع ها باید تناسب خاص دارند .

این نوع شعر خیلی ساده سروده می شود و فقط احتیاج به دقت و تمرین  دارد و نیازی به کمک از دیگران نیست .

در شروع سرودن سعی شود قافیه ای که  برای شاعر آسان باشد و کلمات هم قافیه زیادی دارد استفاده کند .

این نوع قالب به شاعر کمک می کند تا بزودی و به راحتی سروده اش را تمام می کند .

منتظر اظهار نظرات ارزشمند دوستان و اساتید و بزرگان هستم .

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/1392



:: برچسب‌ها: نوع جدیدی از قالب شعر به نام شعر (هرمی) ,
:: بازدید از این مطلب : 1808
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 25 بهمن 1392
.

بسم الله الرحمن الرحیم

ادعوا اخوتی الشعراء و اخواتی الشاعرات الی  قرائت توضیحاتی علی نوع جدید من الشعر یسمی الهرم و هو من ابداعی و الخاص بی، بعد قرائت التوضیحات انتظر تعلیقاتکم البنائه.

الشعر الهرم :  شکلهُ کشکل الهرم و الهرم مکون من عدد طبقات من الطبقه الکبیره و هی القاعده الی الطبقه الانتها العلیا .

و کل طبقه تسمی بمصراع  عدد طبقات الشعر من 5 الی النهایه فکل ما تکثر الطبقات ( المصاریع) تکون الهرم اکبر و اوسع حجما  .

کل مصراع من قالب هذا النوع من الشعر ینتهی بقافیه واحد الی انتها الهرم .

توجد فرصه للشاعر این یالف هرم واحد فتسمی هرم واحد. مثال من الهرم الواحد.

ما اجیت ( قالب الشعر هرم  واحد ابداع جدید من الشاعرجاسم ثعلبی (حسّانی))

ما اجیت

تذکر ابیوم الدویت

گلبک الدوانی و ابناری اشتویت

عذبتنی او مرمرتنی او سودنتنی او ما شچیت

قل لی یابه ابهل مهانه و الکراهه اشثمـــرة و اشحصلیت

صگد تکرهنی یظالم من بعید ابنار هجرک وسط قلبی هدفیت

اسئل العین المربیه قول للدمعه الحزینه صدقی لیلچ ما غفیت اتمرمریت

اتقبّل  ابرحلت حیاتی او ذکریاتی  وابسحینی النار تلهب بالگبر شب و  انچویت

روح ما اریدن اشوفک چنت شمس او تضوی عینی جبل من عارک حملته عذبت و اتعذبیت

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/1392

 

للهرم الثانی یجوزللشاعر ان یغیر القافیه فی انتها کل ابیاتها او نفس القافیه الذی ابتدا بها .

مثال من قالب الشعر (الهرم الثنایی ) فی اللغه الفارسیه

 

شعر در قالب هرم (عربی و فارسی) (دو هرم)

من می روم *

منقار تو کنده پرم /

آتش زدی  مویِ  سرم /

تو شهرِبی وفایی شاید مسکنم /

مرهم بگیرد زخم دل از آشنا بخیه ترم /

از این جهان و بد زبان از ناکسان دل می کنم /

فغان زدم داد خودم که باغ و کوچه ها شهودِ باورم/

کمک نبود از انس و جن فریادم آن صدای خفته در تنم/

دو مشتِ گندمِ رسیده دست روزگار پر دمار کوبیده شد تو هاونم/

موج زده هاشورِ غم دریای بی کران دل پوسیده شد از ریشه ها نیلو فرم/

دنیای بد نام هوس مچاله کرده شعر من با خنده ها با گریه ها از این فضا در به درم/

ای چون صنم/

دل بینوا مثلِ هرم/

دو لخته شد خو ن جگرم/

شکسته ام معکوسِ طیفِ محورم/

تو کاخ دلربایی را چو میله کنج سر ردم/

مرغ شدم رنگین کمان بی خانمان دل می خرم/

سنگِ صبورم ای جفا  به دل نما دو گنبد سبز حرم/

تو باغِ خنده های  شب چو غنچه ها  سرخم و زیبا پرورم/

اشکِ بهارِ تازه بار ناقوس مرگ و زندگی تو کشتی های شب نما هما فرم/

از خاطراتِ سرد تو بوی عذابم می دهد می خندم و می گریم و چو جغد شب ناله زنم/

کو یاورم ، مثلِ صنم ،  من می روم/

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/92

 

الوزن فی الشعر الهرم مختار الشاعر فقط ان یطیل کل مصرع علی المافوقه

بتناسب خاص و اول مصرع علی وزن فاعلاتن او ......

 هذا النوع من الشعر سهل جدا و یحتاج الی التمرین به حتی تجد مفتاحه بدون ای مساعده حاول تنجح .

و بسرعه یجلب الشاعر الی  تکمیل قصیدته بشرط ان یبدا بقافیه معروفه .

انتظر ردکم  و دمتم سالمین . اخیکم  جاسم ثعلبی  (حسّانی) 22/11/1392

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: نوع جدید من قالب الشعر تسمی (الهرم) ,
:: بازدید از این مطلب : 1891
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 25 بهمن 1392
.

 

اگر شاعر بمیرد شعرش آموخـــت

هزاران زخم بی سر مرهمش دوخت

دل جویندگانـــــش پاره پاره

قلم دفتر کتابش در غمش سوخت

اگر شاعر بمیرد دردی سنگـــین

زمان در باغ و بستان آتش افروخت

اگر شاعر بمیرد مرده فریاد

بدون او ستمگر می زند سوت

کلامش آب یخ در فصلِ گرما

بمیرد  شاعری همیار طاغوت

جاسم ثعلبی (حسّانی) 17/11/1392



:: برچسب‌ها: غزل : اگر شاعر بمیرد ,
:: بازدید از این مطلب : 1871
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : پنج شنبه 24 بهمن 1392
.

 

احباب الگلب شالوا غصب ونهم ( این هم)

لزمهم ذاک اخوا السلطان ونهم ( و نهاهم)

مثل صوت الاذان الفجر ونهم ( ونینهم)

یفلّش بلگلب صوته ابشچیه

***

اذا ما توا هلی یا گلب حلهم ( هم حیل )

لاسف دگ التفگ لو کثر حلهم ( حیلهم)

ما یاجد خلگ عالارض حلهم ( حل لهم)

یعزبون الضباع السرمدیه

***

اشگلت من بعت اخیّک و انت اخیه ( اخوه)

الاسف ربطه ابضمیرک و انت خیه ( و انت اثبات)

جربه یوم ضیجک و انت خیه ( و انتخیه)

تلگاه عون واگف بالثنیه

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/1392

 



:: برچسب‌ها: ابو ذیات مولمات ,
:: بازدید از این مطلب : 2164
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : پنج شنبه 24 بهمن 1392
.

 

من نگفتم عاشقم تو دلبری کـــردی چرا

دل تو را دعوت نکرده داوری کـردی چرا

تا سحر بیدار و مستم می پسندم درد خویش

معدنت نقره سپیدی  زرگری کردی چـرا

می نویسم از رمانت از لبِ باز دهانت

قول بد نام زبانت محضری کردی چرا

دیگر آن عشق و رفاقت ابر شد درآسمان

های و هوی دلبری را زیوری کردی چرا

آتشت خاکسترش سرداست چون برف کبود  

سنگِ قلبت خشتِ خامی مرمری کردی چرا

جاسم ثعلبی (حسّانی) 16/11/1392

 



:: برچسب‌ها: غزل : می پسندم درد خویش ,
:: بازدید از این مطلب : 1767
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 23 بهمن 1392
.

 

یدوس اعلی الجماجم هالشمر معروف

یجر راس الجمل یرکب علی المشحوف

***

دوس ابلا رحم محّد یدگ بابک

اکل واشرب امدلّل انت و اصحابک

حضّک نصّباک او سیّدک جابک

یستاهل تعبده او بالغدر معلوف

***

ضربت ابلیله ظلمه سیّد الکونین

او سمّیت الحسن وانت القتلت احسین

او گطعت اچفوف ابو فاضل عمید الدین

جول ابکربلا لا مستحی لا خوف

***

انت الیتّمت تستاهل التمجید

قل لی ابیا سبب ظالمنی یوم العید

عاتبتک ابقلمی و العتب میفید

تخزن بالفتن عبالک اچوم صوف

***

ابو سفیان اخوک ابظلمک اتطیعه

عند الاجنبی کل بیتک اتبیعه

مسلمین الاصل لو سنّه لو شیعه

اذا عندک طمع برض الغرب رد حوف

***

کلمن غذّبک ترجع تدگ بابی

ارید اسئل تقل لی ابیا گلب رابی

اریده الدهور امی و الشلع نابی

الوکت طّول علینه و الزمان ایشوف

***

یزید اشحصّل او بنیانه چا وینه

ابو سفیان حاکم و انهدم دینه

من الحسرات والهم والله ملینه

تعّیل اعلی الفقیر او تنهب المسفوف

***

گعدنه اویاک ذلّینه او کتلنه الجوع

طلّگنه السعاده او هالخبر مسموع

فدینه ارواح لجلک یوم گمت اتلوع

تاکل ثمرة الحق والزرع مگطوف

***

دلّینه نسیر او یاک لو عایف

تجی خطّار تسلب بیت ما شایف

تتوکل تبیع او تاکل او خایف

وحق دین  العبدته جردتنه او گوف

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/1392

 



:: برچسب‌ها: قصیده : دوس اعلی الجماجم (هدیه لکل ظالم) ,
:: بازدید از این مطلب : 1892
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 23 بهمن 1392
.

 

خسته نشسته سالها غمگــین

همچو قناری در قفس وا کرد

زندونی بوده تهمتش سنگین

با زورِ بازو لوله ها تا کـرد

***

شکسته بالم در مسیرِ بـــــاز

در رفت و سوزش به دلم می زد

بدون پر در آسمون پـــرواز

دور شد و با طعنه می خنـدد

***

با تو دلم غریبه شد انگـــار

آخه چرا بی پرده می گفتی

تا تو نباشی قلبِ من بیمــار

تو بی وداع از دلم در رفتی

***

به خاطرم لحظه شماری کن

دور بزن حریم تنهایــی

منتظرت هستم و یاری کن

تو چون نسیمِ موجِ دریایی

***

می ترسم از رعدِ دلت امــروز

محرم رازم سال ها بـــودی

خودم می دونم این دلم پـیروز

حدس می زنم شکستی ، نابودی

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 19/11/1392

 



:: برچسب‌ها: بی وداع ,
:: بازدید از این مطلب : 1601
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 22 بهمن 1392
.

 

اذا ریشک هلس ما تگدر اتطیر

شد جنحانک او سیر اویه الاجناب

اصبغ ستر بیتک و البس اهموم

اذا ینشد غبی قول القمر غاب

***

دوس اعلی الجمر واتحمّل النار

خل اتشوف عدوانک قدرتک

اذا مطرت صخر والوفر غثّاک

علی اعناد البرد انزع سترتک

***

الغریب الدش غفل یحفر لک اببیر

تحذر من کلامک فخّه ممدود

حاول ابتعد من شرّه لو قال

تعال اویای واطلب کل شی موجود

***

انصحک انتبه قول انت مجنون

لا تمشی ابدرب تبذل حلالک

دافع عالعقیده او دار الاحباب

او باشر کل صدیق الّی هوالک

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 22/11/1392

 



:: برچسب‌ها: ابیات محذّرات ,
:: بازدید از این مطلب : 1707
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 22 بهمن 1392
.

 

احس اتصوّرک ویای ، ولا غمّض جفن عینی

سهرت ابذکریاتک دوم ، او ضحکاتک تاذینی

***

صوت الشارع الفرحان ،  او رنین الساعه سکّرنی

وفر والدنیا تمطر خیر ، الطاعة ربّی ذکرنی

***

ارید اقسم و اعذب الروح ، الحد الان احبّنک

الالم ینزل علیّ الوان ، یمحبس بیدی اضمّنک

***

تعبیت اعلی درب الشوق ، بیتی امحزن الامی

القلم خاف الفتن لحظات ، ما غنّالی بنغامی

***

شبعت امن العمر والنوح ، غرگ قلبی اببحر قاسی

تخیّل لی اموت الیوم ، انحبس فکری ابوهواسی

***

معنی:

چشام بی وقفه بیدارن ، تو رو هر لحظه می بینن

همش با خاطراتِ تو ، کتابِ قصّه می چـــینن

***

توگوشم بوقِ ماشین ها ، تو ذهنم تِک تِک ساعت

اذان از آسمون تابید ، به روی سُک سُکِ طاعت

***

قسم خوردم به تنهایی م ،  هنوزم عاشقت هستم

با این دردای ناجوری ،  تو حلقه موندی در دستم

***

تو این موجِ گرفتاری م ، فضای خونه داغونه

قلم از حسِ من ترسید  ،  غزل واسم نمی خونه

***

چرا از زندگی سیرم ، چرا غرقم تو احساســم

شب و روزام خیالی تار ، همش داغونِ وسواسم

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 20/11/1392

 



:: برچسب‌ها: رنین الساعه /تِک تِک ساعت (فارسی و عربی) ,
:: بازدید از این مطلب : 2248
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 21 بهمن 1392
.

 

در این دنیا ی آلوده بریدم

هزاران درد بیهوده کشیدم

یکی می رفت و صدها جان نما شد

تمام عمر در سختی دویدم

نگو جانا من از دنیا بریدم

نگو در راهِ تو سختی کشیدم

چو مجنون باش در صحرا پریشان

نگو چون سایه دنبالت دویدم

تو را دیدم و از رفتن بریدم

نگاهت کردم و آهی کشیدم

چو بت ماندم کنار بت پرستان

تو را دیدم سجودت را ندیدم

پل راه سعادت را بریدم

میان من و تو خطّی کشیدم

خیانت باعث این بی وفایی

سزایم سال ها پشتت دویدم

کشیدم رگ به رگ تنها بریدم

طنابِ دار دل را من کشیدم

فدا کردم تنم روحم جهانم

از این دنیا به آن دنیا دویدم

طنابِ وصلِ یارم را بریدم

عذابِ ترک او دردل کشیدم

شنیدم با کسی یک لحظه خندید

تو خوابی دیده ام ناگه دویدم

جاسم ثعلبی (حسّانی) 15/11/1392

 



:: برچسب‌ها: دو بیتی های هم قافیه ,
:: بازدید از این مطلب : 1687
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 20 بهمن 1392
.

 

شتل قلمی الف نخله و الف سر (سر)

او علی درب المجد دزنی و الف سر (الف سار)

من هو الدارس الفرگه و الف سر ( وایفسر)

یجد ثلثین ادبنه امن الثریه

***

اشترید اتخلبص ابغزلی و بلمای (بلمی)

رزقنی الخالق ابارضه و بلمای ( و فی ابحر)

گعدت اتفاسر ابشعری و بلمای ( و ابملامتی)

الملامه حرکت شعری علیه

***

تبسم یا قلم واکتب سلامات ( سلامه)

عدوک محترق زایل سلامات ( سل و مات)

اخذ حقک قبل  فقدک سلامات ( السلم مات)

اذا مات الحبر اصبح ضحیه

***

جاسم ثعلبی ( حسّانی) 20/11/1392

 

 



:: برچسب‌ها: ابودیات شافیات ,
:: بازدید از این مطلب : 1692
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 20 بهمن 1392
.

 

اعوفک و اترک ان القاک و اندم (اتندم)

او لجل شت الگلب ما جاک و اندم (ون دوم)

لا کا سر حجاب السفر واندم( و انداوم)

شلت لبعید قل لی ابیا نویه

***

تحمّل گلبی غیضاتک و شرّک (اذاک)

الف مره غسل مکرک و شّرک ( یبساک)

عاف الدنیا بس لجلک و شرّک (شراک)

اطلعت بد ذات ما عندک خویه

***

شجاک اشغیر اطباعک و لو ماک ( لیامتک)

اعتقد بس آنه ربیتک ولو ماک ( و امک)

تطشّر حبک ابگلبی ولو ماک ( و لمیتک)

انتظر فدیوم نتعاشر سویه

***

عتابک یا سهر لیلی وجرنی (اذانی)

اوگلبک ما رحم حالی و جرنی ( سحبنی)

یم بیبان خلانی وجرنی ( دوانی)

فوگ النار زاد الهم علیه

***

غیرک طیف اخذ فکری و عاده ( رجعاه)

امن اشوفک یبتسم گلبی و عاده ( و عیده)

الحزن بس بسمک اسمحله و عاده ( و اعده)

من غیرک حزن ما مر علیه

***

علیک احزن واشد انغام وانشد ( اشعر)

شلت ما هود الدلال و انشد ( سئلت)

خسر گلبی علیک انغمد و انشد ( انشد)

یوم الی اسمعت طحت اباذیه

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 19/11/1392

 

 



:: برچسب‌ها: ابو ذیات سائلات ,
:: بازدید از این مطلب : 1743
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : شنبه 19 بهمن 1392
.

 

نمی خوامت برو دیگه ، چرا حرفم نمی فهمی

زبونم قاصر از گفتن ، شدی واسم تو بد طعمی

***

نمی خوامت دلت سنگِ ، برو دست از سرم بردار

با این هذیان هر روزت ، از این زارت شدم بیمار

***

با این فریادِ بی حاصل ، تعجّب می کنم هستی

چرا خسته نمی شی تو ، یه ضبطی تو دلت بستی

***

تو می سازی و می سوزی ، فقط حرفِ دلت حرفِ

ببین بازارِ الفاظت ، برام هر گز نمی صرفه

***

خدا رو می پرستی یا ، یه بت زیرِ قدم داری

نمازت خو نمایی هست ، تو می دونی گنه کاری

***

برو ازقلبِ من بیرون ، یه عبرت می شود رفتن

اشاره کرده ابرو هام ، دل و جونم بهت گفتن

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 13/11/1392



:: برچسب‌ها: نمی خوامت ,
:: بازدید از این مطلب : 1808
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : شنبه 19 بهمن 1392
.

 

دلم می خواد از این دنیا ، بمیرم تا دلم پاکِ

بریدم خاطراتم رفت ، به زیرِ تله ی خاکِ

***

تک و تنها دلم بی تو ، تو گورستان شدم مهجور

کتابِ عشقِ دیروزم ، کفن پوشیده شد در گور

***

کنارِ صخره های سخت ، یه گل صحرایی روییده

او تنها سر پناهِ من ، به بی مهری دلت چیده

***

چرا ساییدی برگش رو ، چرا هرسم در آوردی

آخه من دورم از دنیات ، حسودت شد تو نامردی

***

اگه صد ساله عمرت شد ، شرابِ مرگ می نوشی

تو دریا آسمون هر جا ، لباسِ کوچ می پوشی

***

ببین یک ذره خندیدن ، یه عبرت واسه دیدارت

اگر دیر اومدی بازم ، همین دل میشه غمخوارت

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 10/11/1392



:: برچسب‌ها: گل صحرایی ,
:: بازدید از این مطلب : 1566
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 18 بهمن 1392
.

 

انا الولید ابن الجلید

انا ابن الزبرجدو الذهب والحدید

و انا اطعتکَ این ما ترید

لماذا امرت بقتلی

انا الوفی

انا الزکی

انا الدحرت المعتدی

لقد اشرقت الشمس

یا مدینتی فاسعدی

ویا طیور فی الجو قردی

جاء الربیع

و انکشف الصلیع

بدموع عیناکَ

و علی الغاشم فسددی

و اُکل لحم الثور

و شعل الویلات

و جعل المقابر قصوراً

جثث بلا اکفان

علی ضفّت الانهار

و علی کتف الجبال

اکثری  من بکاک

یا حزینة تمددی

و هو الذی استهان عِرضنا

وبداء بکراهتنا

فی ابار حرصنا ندلی

و تبسّم  بسمات الضباع

و تمرحب حتی یشاع

قلنا له برمشات جفوننا

لماذا امرت بقتلنا

این الضمایر والهمم

و این المعانی و النسم

مت واقفا

تحت شجره المنتهی

و دموع بکاء القلم

یا ویلتی

سقطتی عریانه

این الملابس و الحتم

کلاب البین تنظر من بعید

علی عود ریحاناً

معطراً  بالکرم

نسخ  ادابنا المتّهم

بلا هذیر و لا نغم

ولا قافیة شعرٍ اسرجت

وابواب الفرح اغلقت

و جدران المحبه و الامان انکسرت

و الحضارات تناثرت

من قال ویحک فهو صریم

و من باشر فی خلق عورتٍ فهو سلیم

این المفر یبن النعیم

این المفر

یا سدرة المحتضر

اذّانی من یتستّر

و دموع عیناهُ تتماطر

بالوعدوالوعید

لا جنة رایناها و لا عیدٍ سعید

و نا ر جهنم مشتعله فی حرق الورید

کفانا فقراً

والتهمنا صبراً

و شربنا ظلماً

و انضربنا قدرا

کشفنا جروحنا فی الهتافات و النشید

حضر المصلی

و جمع ما جمع

لا خیر فی من جمع

بل ینطقَ ولا سمع

و قال کبیرهم

خذوهم وصلوهم

و علی بکرة ابیهم قطعوهم

علی قمه جبلٍ مرتفع

لا خیر فیهم من نفع

مشحونه قلوبهم فی الطمع

و الرب ناظرٌ مستمع

و الخیول تطارد

و البحار تعاند

و السیوف عقارب

تلسع النائمین

تجفی او تساند

ویلک یا زمان

لقد حان الاوان

و ارتفع السنان

من نقود الادمان

الارض باکیه

والسهول شاکیه

والدموم ساقیه

هبت الریاح حامیه

امرکَ بقتلی ما هیه

الا کراهتاً باقیه

والّا عداوتاً سامیه

جاسم ثعلبی (حسّانی) 18/11/1392

 



:: برچسب‌ها: لماذا اُمرتَ بقتلنا ( قصیده تختص للفقر فی کل انحا العالم) ,
:: بازدید از این مطلب : 1914
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 18 بهمن 1392
.

 

اجالع گلبی ذایب و انت یمی (امامی)

کتبت اسرار حبّی و انت یمی (ما تعرف تقرا)

جعلت اشعاری ابّاً و انت یمی ( ام)

نکرتونی او وگع حملی علیه

***

اسنین اهوای عدینه بلامای ( بالاشاره)

او تعطّشنه ابغدر عزنه بلا مای (بدون مای)

لمن عایش ابهالدنیا بلامای (بدون امی)

اموتن من کثر ضیم العلیه

***

نسیتونی ابّبحر حزنی و شطّای (شط)

سلبنی البایگ امتاعی و شطّای ( شعطیه)

رکست او من یجر بلمی و شطّای (الشاطیه)

غریق اصبحت بس اشمر بدیه

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 17/11/1392

 

 

 



:: برچسب‌ها: ابو ذیات للامهات ,
:: بازدید از این مطلب : 2019
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : پنج شنبه 17 بهمن 1392
.

 

مثل دیوونه حکایت می کنـی

 از جدایی هات شکایت می کنی

با غریبه فاش کردی غصّه هات

از دلِ زخمت حمایت می کنی

***

می دونم عذاب وجدان می گیری

می دونم تو قاب عکست اسیری

آخه این همون صدای آشناست

غرق اشک سیل چشمات می میری

***

هر چه می پرسم دلت سنگِ هنوز

تو خوشی هام با حسودی هات نسوز

آخه من فرزند پاک این دیار

پارگی های دلم بی غم بدوز

***

می دونم گم گشتی در جام شراب

می دونم دریای عشقت چون سراب

وعده هات آژیر بی وفایی زد

بسه دیگه روی محرابم نخواب

***

من شنیدم مهربون صدای رود

سوختم با آه عشقت خیلی زود

همه جا پوشیده شد خاکسترم

تار شد روح و روانم کس نبود

***

می دونم تنهایی حق عاشقان

می دونم وفا نبود در این جهان

با صداقت کاشتم باغِ صفا

غم ، خیانت، چیده ام از دلبران

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 06/11/1392

 

 

 



:: برچسب‌ها: صدای رود ,
:: بازدید از این مطلب : 1749
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : پنج شنبه 17 بهمن 1392
.

 

تو این شهرِ پر از آشوب ، نمی مونم دلم تنگِ

برو از قلبِ من بیرون ، نمی خوامت دلت سنگِ

***

نه تو لیلا نه من مجنون ، همش در عشقِ درگیری

دلت درمون نشد انگار ، بگو از زندگی سیری

***

شبا می لرزی از سرما ، روزا سرگرمِ آوازت

تو اشکات غرق شد چشمام ، همش می جنگی با سازت

***

تو می سوزی ترو خشکم ، دلت آتش فشان گردید

چو اشکِ شمعِ شب خوابم ، مذابت بر تنم بارید

***

نه تسلیمم نه دلبسته ، شکستم اون غرور از شر

تو گوشم پنبه جا دادم ، از این فریادِ درد آور

***

تو دل این حسِ تنهایی ، برام آهسته می خونه

دلم بازار صحرا شد ، ولی قلبت پشیمونه

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 11/11/1392



:: برچسب‌ها: بازارِ صحرا ,
:: بازدید از این مطلب : 1880
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 16 بهمن 1392
.

 

غریبم من تو شهرِ تو ، چرا حرفای تو تنـــدِ

رسوبِ خاطراتِ تو  ، هنوز رو قلبِ من مونده

***

نمی خوام با تو برگردم ، دلم شورمی زنه انگار

خیانت در لبای تو ، نشونی می دهد هر بار

***

از اون دریای آزارت ، هنوزم دلم پر خونه

نمی گردم تو آغوشت ، نمیشه برو دیوونه

***

قسم خوردم به آیینم ، به شب بیداری و سوزم

نمی بینم تو را هر گز ، اگه دیدم سیه روزم

***

برو آتیش زدی خرمن ، دیگه عزّت نمی مونه

تو صندوقِ دلت پر کن ، از این حرفا فراوونه

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 08/11/1392

 



:: برچسب‌ها: غریبه ,
:: بازدید از این مطلب : 2160
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 15 بهمن 1392
.

 

هلی الیایوم بالفرگه نصرکم (نِصرکم)

او جسر بارواحنه امعلّگ نصرکم ( نَصرکم)

الجبل والبحر و احفاده نِصَرکم)

المشاکل مستمره ابحق الاجواد

***

هلی ما کلّفوا راجل  حملهم (حِملهم)

ولا حاجه ابنذل ینطر حملهم ( حامی الهم)

الزمان ابغیضه شد حبله او حملهم( شالهم)

او بگت دیرانهم معبد للامجاد

***

هلی طوفان لو هبّوا شملهم ( شمالهم)

هلی فرسان لو جمعوا شملهم ( شملهم)

العجب کل روج خردلهم شملهم (اشمالهم)

او خله اهل الفتن تحسب للاعیاد

جاسم ثعلبی (حسّانی) 16/11/1392

 



:: برچسب‌ها: ابو ذیات هلی ,
:: بازدید از این مطلب : 1857
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 15 بهمن 1392
.

 

یروح الله الگلب بیتک و دارک ( دار الک)

شجاع او تشهد افعالک و دارک ( دورک)

یریت الیوم ازورنّک و دارک ( ودی اراک)

امن اشوفنّک ترد روحی علیه

***

رحیلک یا بطل جارح و مر کان ( مر )

الدهر قدّر جلب روحک و مرکان ( امر)

خذا الما هزته الغربه و مرکان ( و الامریکان)

کسر ها او ما تراوت بالثنیه

***

الک مکتوب وکت الفجر ودیت ( ارسلت)

الگلب ما خسر من فارگک و دیت ( حبیت)

اشمالک یا جرح خزّت و ادیت ( ادیت)

اظن فرگه الحبیب العم علیه

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 14/11/1392



:: برچسب‌ها: ابو ذیات الثوره ,
:: بازدید از این مطلب : 1974
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 14 بهمن 1392
.

 

وطن گلگون نما کرد شیر شیران

سپاهی ساخت سرداران میدان

ولایت سر بلند چون برج میلاد

احاطه کرده دنیا عشقّ ایران

***

خروشان بی گمان نصفِ جهانم

گلستان ریشه زد در آسمانم

منم دریا منم باران منم عشق

منم در کوه دردت دیدبانم

***

تو می سازی و من می سوزم از درد

تو می نازی و من در کلبه ای سرد

عدالت نیست در قانون قلبت

ستمگر با تو ام بر پا عقب گرد

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 11/11/1392



:: برچسب‌ها: دو بیتی های باد برده ,
:: بازدید از این مطلب : 1827
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 14 بهمن 1392
.

 

تو ای دل مهربان با من چه کردی

چه آهی از دلم دیدی چه دردی

چرا شکوه چرا ناله چرا غم

چرا گریه چرا باران چرا نم

مگر از دل خطا دیدی شنیدی؟

چرا یکدفعه از قلبم بریدی

تو تاریکی چراغِ روشنایی

چه دیدی دل پسندیدی جدایی

گناهم چیست ناگه من بسوزم

به نالیدن سپردی شب وروزم

دلت می بیند آن اشکِ بهارم

به چشمانت دلم را می سپارم

نرو تا دل ببیند زخم رازت

بسوزم گرچه دل جوید نیازت

کنارت دردِ من آسوده گشته

طبیبِ دل تویی ای گل فرشته

بدونت آسمان پر ابر و دود است

ملاک عاشقی بود و نبود است

به قابِ عکس تو مستِ نگاهم

نپرسیدی یه لحظه از سراغم

هوای دیدنت در من اثر کرد

به دنبالت دلم قصدِ سفر کرد

دلم می خواست پیشت باشم امروز

خدا می داند این سوزش نه دلسوز

بیا بی غم بشین بر قلبِ خسته

تک و تنها لبِ دریا نشسته

کنارم ساحلِ عشق آفرینی

نمی گم جای دل تا تو ببینی

کلید شادی در دستت عزیزم

نیایی با جهانم در ستیزم

بیا با روی خوش چون ماهِ پریا

بتابان در اتاقم رنگِ دریا

فضای خانه موجی آفریده

گمانم روی تو هر گز ندیده

تو پروانه شدی در باغ و بستان

بگردان شمع روشن در گلستان

ولی آهنگِ عشقت کم صدا داشت

دو تا نیزه تو قلبم بی خبر کاشت

جاسم ثعلبی (حسّانی) 14/11/1392



:: برچسب‌ها: آهنگ عشق ,
:: بازدید از این مطلب : 1904
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 13 بهمن 1392
.
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی