مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

 
به سفر رفتی کجا ، من و تنهایی ، خدا
با دلِ شکسته ام ، دلبرم رفتی ،  چرا
مگه اشکمُ ندیدی ، مگه حرفی تو شنیدی
بی خبر رفتی سفر باز ، چی شده ازم بریدی
پاسی از شب توو یادِ تو ، به فکرِ دیدار توام
 بیا به این زودیِ زود ، می دونی محتاجِ توام
می دونم دل نداری ، من و تنها میذاری
دل شکستن اینجوری ، کجا داره افتخاری
بی تو من در به درم ، به خدا منتظرم
دلم آزرده شده ، نگو که بی خبرم
دردم و تو خونده ای ، مشکلم تو بوده ای
چو سایه من دنبالتم ، تو قلبم و ربوده ای
نشون بی وفایت ، کجا اون وعده هایت
من و در غم سپردی ، اسیرِ خنده هایت
 
جاسم ثعلبی (حسّانی ) 29/03/1391
 
 


:: برچسب‌ها: دل شکسته ,
:: بازدید از این مطلب : 2107
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 31 خرداد 1391
.

 

شکستی باز یه قلبی رو ، با دردِ  نازِ  گفته هـــات

آتیش زدی یه عشقی رو ، با آه و سازِ خنده هات

 

فکر می کنی اسیرتم ، تنها و بی کار و کســـی

حرف دلت رو می زنی ، موندم توو این دلواپسی

 

همه حرفاتُ  شنیدم ، وقتی که یادم نبــــــودی

گفتی که دوست ندارم ، تو بمیراون توو حسودی

 

دوست نداری با من باشی ، چقد اینُ دیر فهمیدم

با یه کسی در هوسی ،چه دردی از تو کشیــــدم

 

برو دیگه نمی خوامت ، زندگی با تو حرومـــه

با دو دل وابسته ای ، عشق در کنارت چه شومه

 

رازِ دلت رو عزیزم ، کاشکی می گفتی به دلـم

یه دنیا بدبختی رو تو ، یکدفعه ریختی رو سرم

 

من موندم و صد خاطره ، ساده بودم توو مکرِ تو

جدایی با جون خریدم ، راحت شدم از فکرِ تــو

 

جاسم ثعلبی (حسّانی )  29/03/1391

 

 

 



:: برچسب‌ها: عشقِ شوم ,
:: بازدید از این مطلب : 1996
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 30 خرداد 1391
.

 

تو سیاه پوش شدی ، درد تو رو من می دونـــــم

عمرِ من بی تو فنا شد ، در تبِ عشقت زندونــــم

 

تو مونده ای اسیر غم ، با اشک و آه و گریه هات

من و مقصر ندونی ، هنوز به یادِ خنـــــــده هات

 

ابر تو رو توو آسمون ، بارون زده رویای مـــــن

تنها تر از هر شب شده ، هر قصه از دنیایِ مــن

 

آغشته در خون شدی ، با من غریبی کــرده ای

بی خوابی ها تو کشیدی ، با من فریبی کرده ای

 

تویِ تاریکی بمون ، شبت ترانه نـــــــــــــداره

توو بغضِ زندگیِ تو ،از من بهانه  نــــــــــداره

 

چقد تو رو یاد دادم ، گوش نمی کـردی همیشـه

اگه تو دل جام می دادی ، این همه دوری نمیشه

 

بمون بکش درد و غمت ، با این همه آوارگی

دل سپردی به هر کجا ، برات کمه یه بردگی

 

جاسم ثعلبی ( حسّانی ) 27/03/1391

 



:: برچسب‌ها: سیاه پوش ,
:: بازدید از این مطلب : 1821
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 29 خرداد 1391
.

 

جانه عید البعثه یزهی ، بل بلد شاعت اخباره

الرسول الله تبارِک ، زیه یزهی ابکل منــــاره

الیوم یوم الله او رسوله ، الیوم عید المسلمـین

اترحب السید الرساله ، المصطفی الطاها الامین

الیوم منهاج السعاده ، الیوم طوفان الفـــــرح

الیوم مبتسمه اهلنه ، والتعب منها ســـــرح

نزل جبریل ابکرامه ، علی صدر الزاهدیــــن

نزّل الایه الشریفه ، بسم رب العابدیـــــــن

هله بهلال الموده ، او هله ابضیک یا فخـــر

جیت متعنّی البلدنه ، الشیعه بسمک تفتخر

انت خاتم لل رساله ، انت لل مسلم گعـــد

انت رایه ابکل کلافه ، انت لل عالم سعــــد

انت حب او یضوی نوره ، فی سماء المومنین

یا شمس یا جبل عالی ، یا گلب کلّک حنین

انت ابغار النبوه ، جالس او عابد سنیــــــن

ابیوم جاک الایه بیده ، قال اقرا یا معیــــــن

قلت یا سیدی امی ، انه ما قاری الکــــــتاب

قال اقراء بسم ربک ، یا نبی زیل السحــــاب

بسمیّت او گمت بسمه ، ربّک ابعزه او نظــــر

قلت اقراء بسم ربی ، الّی حفظنی امن الخطر

فتحت الالفیه فکرک ، ابقدرت الرب الرحیـم

فاحت اعطور الامامه ، ابنظرت الرب الکریم

انت بدر اینور ضیّه ، انت معمار العــــــرب

تفتخر بیک العروبه ، والعلِم بیک انتســــب

انت حامی الامه کلهه ، انت نیشان الســلام

انت ابو ابراهیم مهلاً انت میدان الکــــــلام

تفتخر کلهه ابجمالک ، المایعرفک ینتسـب

یا امیر الساده اسمک ، والیذکرک ینتحــب

ارجوا ابیوم النهایه ، احضر ابوادی الحزیــن

حبک ابگلبی مکانه ، یوم موتی انت المعین

معنی:

روز تابیدن بعثت ، ناگهان آمد دیــــــــار

همه جا تبریک گویان ، شادکامی در کنار

امروز شادی رسولش ، امروز عید مسلمین

همگی بیعت نمودند با مصطفی طاها امین

امروز روز شادمانی ، امروز جشن سروران

لب به شادی ها گشودند ، سالگردش مومنـان

با کرامت حضرت آمد ، آیت باری بــــود

آیه ای زیبا تلاوت ، در دلش جاری بــود

خوشا ای ماه محبت ، خوشا ای مرد دلیر

در دیارم سفر کرده ، ای محمد ای سفیر

تو که خاتم رسالت ، تو امیر هر مسلمـان

همچو پرچم در نبردی ، تو امین دین و قــرآن

تو یه عشقی نور زایی ، در بلاد مومنـــین

تو چو مهتابی درخشان ، در بیان ساجدین

تویی در غار نبوت ، عابد و دل بستــــه ای

روزی که فرشته گفته ، بخوان با دل خوانده ای

گفتی ای یار خدایم ، بی سوادی در کمین

گفت جبریل با محبّت ، بخوان ای مرد امین

با همان لبخند گفتی ، ای خدا شکرت چه زود

گفتی می خوانم به نامش ، از خطر دورم نمود

الفبا در ذهن تو ، ظاهر شده با یـــــاد او

عطر و بوی آن امامان ، خوانده فریـــاد او

تو یه ماهی نور تابی ، تو یه معمارِ عــرب

در دلستان جهانی ، افتخاری در نســــب

تو به سنگر عدالت حفظ کردی در نهـــان

در کلام و خلق و خویت ، بی مثالی در جهــان

ای جمال دیدگانی ، در نسب ریشه ربودی

از آدم و موسی کشیده ، دل به دیدارت نمودی

خواهشم روزِ نهایی ، یاورم شو در معـــــاد

عشق تو در دل که دارم ، شادمانم در جهاد

 

جاسم ثعلبی (حسّانی) 28/03/1391

  

 



:: برچسب‌ها: عید المبعث / عید مبعث ,
:: بازدید از این مطلب : 4808
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 28 خرداد 1391
.

 

توو آسمون خنده هات ،یه ماهِ دلگیری شــــدم

وقتی دیدم مِهر لبات ، دیوونه زنجیری شـــــدم

 

همچو طلای خالصی ، توو دیده هام می خوندمت

دنیای من فقط تویی ، هر چی که بود می گفتمت

 

بوسیدم اون دست قَدر ، با رفتنِ خواستگاری

وقتی به کویت رسیدم ، راه ندادن در کنــاری

 

دیدی چقد وابسته ام ، به عشقِ بازِ گفته هات

توو پرده های زندگی ، دلبندِ ناز خنـــده هات

 

گفته بودی توو هر کجا ، دلم کنارت اسیـــــره

از من گذشتی بی خبر ، دل توو دیارت می میره

 

تو رفتی و من رفته ام ، توو مسیرِ بی وفـــــــایی

از توو دلم بی خبری ، بعدِ یه عمری جـــــــدایی

 

مگه میشه توو غصه هات ، یه آهِ داغ و سرکشی

جدایی رو با ابروهات ، چه صادقانه می کشـــــی

 

جاسم ثعلبی (حسّانی ) 27/03/1391

 

 



:: برچسب‌ها: دیوونه زنجیری ,
:: بازدید از این مطلب : 1773
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : شنبه 27 خرداد 1391
.

 

 

همهجا غرق به عشق ، همه جا چو بوته زار

همه شادند در طرب ، همه یک رنگ و نگار

آسمون صاف دل ، در کوچه ها تب کشیده

همه مهمون خدا ، از بی خدا دل بریـــــده

وای از این درد پوشیده به یار

وای از این عهد تابیـده به دار

گل بهبهونی را بهتر نـــــدید

ابر باران زای هر عاشــق تبار

خوشگلی و چون بهشته

زیبا و دل نشســــــــته

حرف دلش یکی بـــود

در دل من نوشــــــــته

از بید بلند خریــــــده

قلبی به دل کشـــــیده

چو بید سبز و خـــــرم

چو کوهش سر کشیده

 

جاسم ثعلبی ( حسّانی )  16/03/1391

 



:: برچسب‌ها: گل بهبهانی ,
:: بازدید از این مطلب : 1788
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 26 خرداد 1391
.

 

انتم الحب و العقیده انتم اشبال الرسول

انتم الایه الشریفه من نبع مای البتــول

من علی شیّد ارکانه الدین ثبّت قامــــته

و الحسین اروه العطاشه ابدمه فاحت دمعته

الصادق الدرّس علومه او طالب الحق بالعتب

و الرضا البازق جماله ابمشهد اعلومه انکتب

وصلت الهادی الرساله طوّر النور ابســـهر

حکم امیه زال عنه المعتصم برضّه انفـطر

ایرید یحکم لا عداله لا صدگ لا اختیار

و ابوجود الهادی یخسر لو ظلم بهل الدیار

حربه عند اهل الضلاله القتل و السم غایــته

یحرگ الیابس و الاخضر کلهه بل طف شافته

الهادی سجنوه بل معسکر لجل دینه و صحبته

حکم فی درب الامامه احبابه بل دم طلبـــته

ابد ما طخ راس لحد بس الی ربّه الکریــــم

ابدرب جدّه سار و امسی ما تصادق وی لئیم

الیمه نجمه و ابسمانه انرحب ابشوق او سرور

بل گلب حبهم لوانه نعتنی لیهم نـــــزور

یلی فیکم عطّرانه الدین شد اجناحه منکم

انتم ابساس العقیده و الفکر مفتاحه عدکم

اصل ثابت من کرمکم یا نقی یا مومنین

و الزهور ابفرح حبکم رحبّت للمسلمین

انتم الجنه مقرکم و انتم احفاد المرتضی

من نبی ادم نسبکم انتم اولاد المصطفی

بل گلب حبکم کتبته بایعتکم بل ولایــه

المهدی الطاف ابعزمکم انتم بیرق للهدایه

ما تهنه الصار ضدکم لادنیه او آخـــره

مات موته عنجهیه ابنار ظلمه او متجره

انتو مفتاح السعاده و النصر و الاقتدار

انتو اولاد آل طاها و الفخر والافتــخار

سلّمت روحی ابضچرکم من ضغر وآنه احبکم

ما لگیت ابطن گلبی قطره من دمی تذمکــم

معنی:

امامت رکن دین ما ، شما نورید از خاتم

نشان از فاطمه دارید ، شما آبید از زمزم

از علی ثابت قدم شد ، دینِ ما در قدرتــش

با حسین تشنه ی لب پر خون کرده جنتش

آنکه در علم و تعلّم ، یاد داده دشمنان

مرقدِ شادِ مطهر ، دیده ها در دل نشان

درب خوشبختی به هادی چون رسد با افتخار

آل امیه مزمحل و معتصم پوشیده عــــــــار

پادشاهی کرده ظالم ، از صداقت دور بود

با نقی دشمنی کرده ، از بلاغت دور بـود

لذّتی دارند همانا ، ظلم و خونخواهی ستم

ریشه کندن از امامت ، کشته در زندان غم

هادی دربندِ طنابِ دار ، رفته چون امـــیر

از خدا آمد نصیبش ، دوستان خواندند دلیر

طمع در حکم نهایی را ندارند این امـــام

سنّت جدّش همان است ، سروری با احترام

چون ستاره نورزا ، در آسمانم شد پدیــد

در درون دل نهادم ، قصر عشقم رو خرید

سایه هایِ هر امامی ، بالِ ما در زندگی

ای کلیدِ هر صراطی ، مشعل درماندگی

اصل ثابت در عقیده ، خوانده ام ای مومنین

چون گل ریحانه هستید ، در مشام مسلمین

ای امیران بهشتی ، ای وزیران علـــــی

نسب از آدم نمودید ، با پیامبر همدلــــی

عشق زیبایی نوشتم ، توو دلــم در آن ولایت

حضرتِ مهدی چو آمد با پرچمِ عدل و هدایت

می کُشد بدبختی ها را ، هر که با دشمنی آمد

با امامان در خلافت ، مردنش با سختی آمــــد

شما دربان سعادت ، قدرت و پیروزی را

شما فرزندانِ طاها مشـــعل بهروزی را

از بچگی دوستتان دارم ، چه کنم عشقم مضاف

در درونِ دل ندیدم ، قطره خونی در خــــلاف

 

 جاسم ثعلبی از اهواز  24/03/1391

 

 

 



:: برچسب‌ها: اولاد رسول / فرزندان پیامبر (ص) ,
:: بازدید از این مطلب : 1724
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : پنج شنبه 25 خرداد 1391
.

 

 

شهید سامراء تویی ، خورشید و رمز رهــــبری

 

در علم و صدق وغربتت ، پوشیدی قلب دلبری

 

 

مهر امامت خوانده ای ،  بهر دیار آشـــــــــــنا

 

کوبیدی هر ظلم وستم ، با آیت دین خـــــــــــدا

 

 

دلها منور گشته از ، دریای علم و گفته هـــــــات

 

ای مهربان زیور نما  ، مهر خروشان خنـده هات

 

 

در ظلمت دوران تو ، دنیا چه ظلمی داشــــــــته

 

دلبند تخت و گوهر است ، با صد بیان افراشتــه

 

 

آن هادی مهدی تویی ، در حبس حکام زمان

 

در غربتی ماندی به غم ، اسیر بند مشرکان

 

 

عمری گذر کردی ولی ، هر گز نرفتی از وجود

 

بارون زده بر دیده گان ، بر واژگـــان دل فرود

 

 

تو در امامت محوری ، همچون نمازم زنده ای

 

در انتظار مهدیت ،  ورد دعایم خوانـــــده ای

 

 

جاسم ثعلبی (حسّانی) 24/03/1391

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: شهید سامراء تویی ,
:: بازدید از این مطلب : 2088
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 24 خرداد 1391
.

 

 

خواندم در شعر نو ، پیغام داده ســـــــــروری

 

عطر خوش بوی نقی را ، شاد کرده دلبــــــری

ای امامِ شیعیان ، ای یاورِ دینِ  خـــــــــــــدا

ای سفیر عاشقان ، ای جنتِ عشق و صفــــــــا

از پیامبر تا علی ، و فاطمه تا عصرِ مــــــــــــا

همچو زنجیری خجسته ، حلقه زد در دینِ مــا

در اصول و در فروع و در نماز و در زکــــــات

راویِ مشتاقِ شیعه ، در تمامِ معضلـــــــــــات

ای سفیرِ عشق ِ فردا ،  حامیِ مستضعفـــــــــان

درامامت اصلِ ثابت ،  یاورِ کلّ ِ جهـــــــــــــان

نقی در کلّ ِ صفاتت ، پاک و دل پاکیـــــــزه ای

در قلوبِ عاشقانت ، همچو گل آویــــــــزه ای

شیعه با نامِ امامت ، سر به بالایی نهـــــــــــاد

با رقیبانِ علی را ،  جنگِ اعلایی فتـــــــــــــــاد

شیعه با مُهرِ امامت ، بسته چشمی در ممــــــــات

مرتضی و خاندانش ، واسطه شد در صـــــــــلات

ای نقی ما را نظر کن ، در دیارِ عاشقـــــــــــان

دست همکاری نما را ، در مزارِ یـــــــــــــاوران

دشمنانِ دینِ جدّت ، زندگی را خوار کــــــرد

شیر مردانِ ولایت ، همه را بیدار کـــــــــــرد

بویِ اجدادِ شما ، زیور شده در هر زمــــــــان

از کربلا تا نجف رفته ، زایرانش شادمــــــــان

حرفِ حق عشقِ امامت ، ریشه زد در هر مکان

معتصم ، مامون خوانده ، دیدگاهِ مومنـــــــان

ظلم و زندانی ، شکنجه ، کُشت و کُشتار و دمــار

سَم و سرها را بریدن ، در دیارت ماندگـــــــار

هر که را این ها پسندد ، جایِ پایش چون یزید

سروری کرده زمانش ، قصرِ زیبایش ندیــــــد

افتخار ما همین است ، با ستم جنگیده ایــــد

نامِ زیبایِ امامت ، در جهان کوبیده ایــــــــد

 

 

جاسم ثعلبی ( حسّانی )  20/03/1391

 

خوزستان / اهواز

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: فریادِ امامت ,
:: بازدید از این مطلب : 1853
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 24 خرداد 1391
.

 

 

یا غریب الغرباء ، یا ادیب الادبـــــاء

 

یا منیر الاسراء ، اکمل الناس تویـــی

یا علی تویی تویی ، یا نقی تویی یویی

***

ای امام شیعیان ، ای امام مهربــــــــان

ای امیر عابدان ، قاضی الناس تویــــی

یا علی تویی تویی ، یا نقی تویی تویی

***

صریا میدانی شده ، مدینه نورانی شــده

ماه تابان رخ زده ، مضوی الناس تویی

یا علی تویی تویی ، یا نقی تویی تویی

***

ای منجی دین خدا ، ای یاور عشق و وفاء

ای عالم مهر وصفا ، هادی الناس تویــی

یا علی تویی تویی ، یا نقی تویی تویــــی

***

توی سامرا مزارت ، همه شیعیان کنارت

نزد اجداد و دیارت ، اصدق الناس تویــی

یا علی تویی تویی ، یا نقی تویی تویــــی

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) از اهواز

24/03/1391

 



:: برچسب‌ها: سرودِ یا غریب الغرباء ,
:: بازدید از این مطلب : 1633
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 24 خرداد 1391
.

 

ای آسمونِ قصه هام ، بارون می باری دوباره

توی دیار غنچه هام ، پر نور می شه از ستاره

من توی درد خنده هات ، اسیر اشک تو شدم

در هر اشاره از نگات ، دلبند عشقی نو شدم

ای گل اندیمشکیم ، دلم شده فدای تـــــــو

شیرین زبون عسلی ، قربون اون چشای تو

مسافرم توو شهر تو ، به عشق ِ دیدن  اومدم

با خاطرت زنده میشم ، برای موندن اومدم

دلم می خواد با تو باشم ، کنار دردت بمیرم

تو می دونی نمی تونم ، چونکه تو بندت اسیرم

ای قاصدک من و بخون ، سکوت که راهی نداره

با این همه دلواپسی ، موندن پناهی نــــــداره

دنبالتم عزیزمی ، بمون با این وابستگــــــــی

هرگز نرو به جایی که ، آواره شی توو زندگی

جاسم ثعلبی (حسّانی) 19/03/1391

 

 



:: برچسب‌ها: گلِ اندیمشکی ,
:: بازدید از این مطلب : 2119
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 24 خرداد 1391
.

 

ای گلِ قزوینی ، خوشگل و شیرینـــــی

دلم فدای تو ، چرا تو غمگینــــــــــــی

به خودت می نازی ، میگن که دل بازی

معطّر و زیبا ، عاشق و طنـــــــــــازی

خوشی به همیارت ، اومدم دیـــــدارت

چه با صفایی تو ، ارومی در کــــــارت

تو را که جوییدم ، به دل پسندیــــــدم

حرف دلت شرطه ، از اون که نشنیـدم

اهواز و تهرونم ، پرسیدی ای جونـــم

شدم اسیر تو ، عاشقی می خونـــــــم

رنگِ دلِ دریام ، فرشته ای تنهـــــــام

یک لحظه با من باش ، ببین چقد زیبام

ای عندلیب عشق ، نشستی در جونـــم

در ساحل غم ها ، ترانه می خونــــــم

جاسم ثعلبی (حسّانی ) 22/03/1391

 

 



:: برچسب‌ها: گلِ قزوینی ,
:: بازدید از این مطلب : 1880
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 22 خرداد 1391
.

ای گل زاهدانی ، خوشگل و خوش بیانـــــــی

تو این آزار گرما ، تو موندی همچنانــــــــــی

شادی به دل کشیدی ، غریبی ها ندیـــــــــدی

با اون لباسِ زیبا ، چه خوش رنگُ سفیــــــدی

موندن چه مزه داره ، شادابی در کنــــــــــاره

خدایا یاورم کن ، شاید نیام دوبـــــــــــــــاره

تو در مهمان نوازی ، بزن آهنگ و ســــــــازی

قسم خوردم نگویم ، توو دل مونده یـــــه رازی

سفر در دیده کردم ، توو این گرما چه ســردم

توو این شهرِ تماشا ، نگو خوابیـــــــــده دردم

همه جا سبز و خرم ، در آن باریــــــده شبنم

گلستان آرمیده ، جهانی عشقِ نم نـــــــــــم

محمد را ندیدم ، براش هدیه خریـــــــــدم

بیا یاور من اینجام ، چه سختی ها کشیــــدم

کمین کردم تو باغی ، با شور و اشتیاقــــــی

نیامد جانِ من کو ، بگیر از من سراغــــــــی
 

جاسم ثعلبی   ( حسّانی ) 21/03/1391

 

 



:: برچسب‌ها: گل زاهدانی ,
:: بازدید از این مطلب : 1853
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 22 خرداد 1391
.

 

هدیت الگلب و اعیونی ، کتمت اسراری للجونی

رضیت ابکل سهر ویاک ، وحیده ابهمی عفتونی

***

حبک والله حارگنی ، اریدک لا تفارگنـــی

منمت اللیل اعد انجوم ، واذکارک ترافگنی

***

عفتنی او رحت لل تالی ، و ابیا سبب یلغالی

بکیت ابدم علیک اهوای ، حبک شلع دلالی

***

یا گلبی او شرایینی ، یا دمع الغسل عینـی

ذکرتک والعگل ویاک ، گلّی لیش ناسینی

***

حبک تدری حارگنی ، حبیبی لا تفارگنی

طفینی ابدمع عینک ، بسماتک ترافگنـی

***

بعدنی ابگلبی انتظرک ، حملت القهر من صبرک

انت سلوتی او عمری ، امِّر و انه تحت امــرک

 

انحرمت او عذبانی البین ، واگلیبی انجسم نصیــــن

الفرح راح او بگالی النوح ، عساء لادام عمری اسنین

 

من الشاعر جاسم امحمد الجبیره الحسانی

السلیماوی الساری 20/03/1391

 

علی الراغبین اجرا کل اغنیه صوتیه او صوره او صوت من الاغانی

 المذکوره فی الموقع علیهم الاتصال بمدیر الموقع شکرا لکـــــــم.

 

 



:: برچسب‌ها: اغنیة : هدیت الگلب و اعیونی ,
:: بازدید از این مطلب : 2071
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 20 خرداد 1391
.

 

وقتی دلبستی به قلبم ، دلمُ نخونده بــــــــودی

نمی دونی بی تو سردم ، پیشِ من نمونده بودی

 

من و تنهایی که قلبت  ، میدونی وفا نکــــــرد

نوشیدم اشکای گرمت ، بوسیدم لـــــبایِ درد

 

تو که خواب و شاد بودی ، من که بیدارو پریشــون

شده صبح و باز سردم ، نمی دونی دل چه داغــــون

 

حالا من موندم و اشکام ، توی عشقِ بی پناهی

از همه من دل بریدم ، دل نداره سر پناهــــی

 

غرق در اشکای چشمم ، آب شد قول و قرارت

موندنم اسیر دردم ، آوارِ ام کرده فــــــــرارت

 

تک و تنهام توی خونه ، چه بد قوله سرنوشتم

بی تو من جایی نمیرم ، در آسمونِ تو نوشتـم

 

جاسم ثعلبی ( حسّانی ) 20/03/1391

 

  *جهت  اجرای هر کدام از ترانه های موجود در این وب سایت

با مدیر سایت هماهنگی کنید .*

 

 

 



:: برچسب‌ها: بی پناهم ,
:: بازدید از این مطلب : 1937
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : شنبه 20 خرداد 1391
.

گل سوسنگردی

 

چشمک نزن ستاره ام ، توو آسمون قصه هام

بارون نشو روی تبم ، دریا شده رو گونه هام

من و توو مهتاب رخُت ، نکش به سوی تازگی

با خاطرِ رویای تو ، نکش من و به بردگـــــی

با اون عبای خوشگلت ، با شیله های عربـــی

نجابتت داد کشیده ، با اصل و فصل و نسبــی

ای گل سوسنگردیم ، بخون ترانه با صـــــدا

می دونی که دل بسته ام ، عاشق دلگرم نـــــوا

به من بگو ای نازنین ، توو دل تو چی می گذره

با این نگاه آشنا ، نمی دونی دل می بـــــــــره

دوست دارم ای غنچه ام ، همیشه توو یاد منـی

من و به دردت نکشی ، تو عشق و فریاد منـی

 

جاسم ثعلبی (حسّانی) 18/03/1391

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: گل سوسنگردی ,
:: بازدید از این مطلب : 1785
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 19 خرداد 1391
.

موال و ابوذیه حب و عتب

 

طرّیت لدیارکم ، ما محتاج جاهٍ و مــــــــل (مال)

لاکن تمنّیت ، فی حبکم رجاء لی و امـــــــــــــل

حافی الجدم جیت ، دربک لو عِسر ما امـــــــــل

***

یا طیب الاخلاق ، ذچرک بل گلب شاهِـــــــده

و الحاسد الگال دیوانک عُمر شاهَـــــــــــــده

ضچرک یسلّی الگلب حالی او بل شجر شهدله

و الصدگ بوجودکم حملی بل غدر ما یمیــــل

***

الدهر لچنی او ندبتک انتخینــه

انت احزام ظهری و انت اخیــنه

وحگ لبن الشربته و انت خاینه

تنوسف علی افعال الردیـــــــه

***

الدنیا ابسفر گضّیهه و جــــــرء ها

الحساده ابصبرک احرگهه و جرها

اهموم الدنیا سلیهه و جــــــــــرها

تضل محترم بدیار الخـــــــــــویه

***

الگلب عنوه اعتنا لیکم و طرکـــــم

ابلحظه فتح جنحانه و طار الکـــــم

الفرح و الشوگ داعیکم و یطریکم

یتمنی الستر لهل الخــــــــــــویه

***

یدار اهوای نوحی شال املنــــــــه

مشه الدار الغریبه او شال او ملّانه

او من گلبه ذچرنه شال او میّلنـــه

او ترکنه ابسجن اظلم بل دنیّـــــه

***

اشترید اتگول چمّل و اندعینی

ابهموم الفار گِتهن و ندعن لی

طول العمر صلی و اند عی لـی

امّن لومتت تتحمّل اذیــــــــه

***

سیر انته ابطریجک خِلنه یمک

اذا دارک وسیعه خَلنه یمـــک

لو عمک طردته خالنه یمــک

شوره اولا تضل ابلاخویــــــه

 

من الشاعرجاسم امحمد الجبیره الحسانی الساری

19/03/1391

دعوه الی المطربین: لطلب ای قطعه من تالیفاتــــــــــــی

ارجوا الاتصال من طریق موقعی هذا  للتفاهـــــــــــــــم

و ای طلب للتلحین لهم فی ای قالب من الشعر و الاغانی

شکرا لکم اخیکم جاسم ثعلبــــــــــــــــی (الحسّانی)

 



:: برچسب‌ها: موال و ابوذیه حب و عتب ,
:: بازدید از این مطلب : 1820
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 19 خرداد 1391
.

اخوانی  المطربین: لطلب ای قطعه من تالیفاتــــــــــــــی

ارجوا الاتصال من طریق موقعی هذا  للتفاهـــــــــــــــم

و ای طلب للتلحین لهم فی ای قالب من الشعر و الاغانی

شکرا لکم اخیکم جاسم ثعلبـــــــــــــــــی (الحسّانی)

 

اغنیه اجیت اشوفچ

 

جیت اشوفچ من بعد کل هل عــذاب

او بیدی ازهور الهوا اندور علیـــــــچ

اتصّل رقمچ لیل و انهار او مجــــــاب

صدگی ما بعته الگلب جیت اشتریــچ

یوم هاجرتی یحب گلبی ابمصـــــاب

بل عگل والروح و اعیونی افتدیــتـچ

وین انتی ابیا بلد مو گلبی عــــــاب

لا تبعدی حبی انه احسن شریـــــچ

جیت ازورچ لا تکثرین العتــــــاب

لا تعوفی بل حلم روحی تجیـــــچ

الحب دخل بیبان ببیوت الشبــاب

لو تطیری بل سما گلبی یبیـــــــچ

سلمی لل حب لایضل حبچ سـراب

بل سماء السابع و ادور و اندعیچ

 

جاسم امحمد الجبیره الحسّانی الساری

19/03/1391

 

 



:: برچسب‌ها: اغنیه اجیت اشوفچ ,
:: بازدید از این مطلب : 2028
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 19 خرداد 1391
.

دعوه الی المطربین لطلب ای قطعه من تالیفاتــــــــــــی

 ارجوا الاتصال من طریق موقعی هذا  للتفاهـــــــــــــــم

و ای طلب للتلحین لهم فی ای قالب من الشعر و الاغانی

شکرا لکم اخیکم جاسم ثعلبـــــــــــــــــی (الحسّانی)

 

اغنیة: یا غریبه

 

یا غریبه جیت متعنی ابلقـــــــاچ

غادریتی ابزعل گلبی اشتاق الــچ

ما نمت لیلی و اجیت اوفی ابهواچ

عفت کل اهلی او بیتی انباع الــچ

حبچ ابگلبی انکتب ما حب سواچ

انت نجمه او کل سمایی شع الـچ

یا حمامه حنّی لل ضیف الدعــاچ

عبر نهران او بحار او جای الــچ

مشتعل من نار حبه فارگــــــــــاچ

طفی ناره و المحب نسمه الـــــــچ

لا تطردینه ابهواه یفتـــــــر وراچ

رحبّیله گلبه او روحه مســــــــــچ

انسی کل شی المضی و الفارگـــاچ

وفی تعبه او لو هربتی ایعاتبــــــچ

 

من الشاعر جاسم امحمد الحسانی الساری

19/03/1391

 

 



:: برچسب‌ها: اغنیة: یا غریبه ,
:: بازدید از این مطلب : 1982
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 19 خرداد 1391
.


 

تو همونی که بریدی ، نمی خوام یادت کنــــــم

از درد من کنار کشیدی ، نمی خوام شادت کنــم

از تو بد  خاطره دارم ، میشه دیدارت کنــــــم ؟

دلم از غصه چه ها کرد ، جشن دلسوزی به پا کرد

تو پشیمونی ولی دل ، واسه تو کلّی دعا کــــــرد

برو که کارم تمومه ، زندگی با تو حرومــــــــــه

نمی گم از اون گذشته ، روز دیدارت چه شومـــه

دلُ صد پاره نمودی ، گلی بیچاره نمـــــــــــودی

اون که بازیچه ی عشقت ، چرا آواره نمــــــودی

خوندم عشقُ فریبی ، پر فراز و پر نشیــــــــــبی

در دلت آواره گشتم ، زهر خوردم توو غریبــــی

زندگی بر باد کردی ، توی دل فریاد کـــــــردی

روز اول شد جدایی ، فال قهوه یاد کــــــــــردی

میرم از هرچی کشیدم ، شادیی از تو ندیــــــدم

باختم من زندگیم و ، غم وغصه ها چشیــــــدم

برو تا روز قیامت ، خستم از درد ندامــــــــــت

بی وفایی خیلی دیدم ، برو عشقم به سلامـــــت

 

جاسم ثعلبی (حسّانی) 18/03/1391

 




:: برچسب‌ها: نمی خوامت ,
:: بازدید از این مطلب : 1969
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : پنج شنبه 18 خرداد 1391
.

 

 
 
نرو نرو ، دلم ُ پر  خون نکن  نرو
نرو نرو ، قلبم داغون نکن نــــرو
بیا که اینجا همش بهشــــــــــــته
ببین چه زیباست سرنوشــــــــته
***
درون دل چو آشیونه کـــردی
محیط دل که عاشقونه کــردی
گل واژه ی مهر تو در تماشـــا
دیار یار و شاعرونه کـــــردی
 
***
نرو نرو ، در تارِ شب کشیـده نرو
دلِ من و در آه و تب بریــده نرو
بدون تو درمونده و پریشون
جانا  نرو جون به لبم رسیده
***
درون دل چرا بهونه کــــردی
بی کسی رو چرا نشونه کردی
ای خرم آبادیِ دل بدستــــان
ثعلبی رو چرا دیوونه کـردی
***
مگه نمی دونی براش چه زیــــبا
مگه نمی دونی عشقش چو دریا
چرا گم گشته ای در ساحل غـم
نرو با هر کسی ای گل شــــیدا
 
جاسم ثعلبی ( حسّانی ) 16/03/1391


:: برچسب‌ها: گلِ خرم آبادی ,
:: بازدید از این مطلب : 1697
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 17 خرداد 1391
.


مرا در دل هزاران گِله دارم

چنان سنگین گشته کوله بارم

به سختی بارِ غم بر من اثر کرد

کمر خم تر شده ناله سوارم

کنون با آه و ناله زد به فریاد

دل آزرده شدم از ژاله ، یارم

مرا در هر کویری تشنه گرداند

که جامِ عاشقی بشکسته بارم

کشیدم بارِ سنگین و فریبش

به دوشِ خود بریدم بسته کارم

صدی شکوه به رخ دل زد به عرفان

زِ منطق ، فلسفه در مه نگارم

مرا در دامِ حسرت ها کشیده

نگفته یاوری دیرینه دارم

چه خواباندی دلم دور از محبت

پر و بالم شکستی گونه سارم

نبستی بابِ غفلت زندگی را

چرا پوشیده ای شانه به زارم

عذابی سخت دیدم در کنارت

به تنهایی سپر در لانه مارم

کجایی وعده ها رفته به باد است

زِ باغِ گفته ات دانه بکارم

همش خسته ، همش درد و همش غم

به زیبایی نهاده یادگارم

بیا با صد زبان گویم که جانا

چه بد دریافتم خانه کنارم




:: برچسب‌ها: گِله ,
:: بازدید از این مطلب : 1919
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 17 خرداد 1391
.

 

 
ای گل کرجی ، بی درد و سمجی
توی شهری زیبا ، شیدا و سر کجی
خیلی شادمونی ، با اینکه مهربونی
در این شهر تماشا ، افتاده سرزبونی
عشقت چه مزه داره ، شادی برام میاره
در آسمون یک رنگ ، تابان شده دوباره
تو عشق نازنینی ، فرشته ی زمینی
ساده دل و قشنگی ، تو نو گل و امینی
خیلی برام عزیزی ، از غصه می گریزی
ماه و ستاره ای تو ، در حس من چه تیزی
من تو رو می پرستم ، مهرت کنون به دستم
درد ندارم از تو ، عشق به کس نبستم
 
جاسم ثعلبی 08/03/1391


:: برچسب‌ها: ای گل کرجی ,
:: بازدید از این مطلب : 1843
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 14 خرداد 1391
.

 

 
ای گل اصفهانی ، خوشگل و خوش بیانی
دلِ من و ربودی ، معشوق خوش زبانی
من تو رو می پرستم ، عهد نهایی بستم
دوست دارم بدانی ، عاشقم دل به دستم
چو سایه دنبالتم ، کمانِ غربالتم
نشکن می میرد این دل ، سر پرِ هر بالتم
تو شهرِ جان خریده ، نصف جهان کشیده
با گل های فراوان ، در جنگل آرمیده
عاشقِ لهجه هاتم ، فدای اون صداتم
تو بند ناز چشات ، اسیرِ اون نگاتم
تو سروی با جمالی ، تو نو گلِ نهالی
تو غنچه ی سفیدی ، خوش طعمی چو بلالی
امین نژاد کنارت ، چو زیبا تو بهارت
پوشیده رنگِ ابرا ، صفا کرده دیارت
خوشم به آشنایی ، تو خلقت خدایی
مُهرِ محبت آموخت ، این دل به با وفایی
 
جاسم ثعلبی (حسّانی)  11/03/1391
 
 
 


:: برچسب‌ها: گل اصفهانی ,
:: بازدید از این مطلب : 2031
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 14 خرداد 1391
.

 

 
می دونم در یه جایی ، اسیر دل شدی تو
با خنده های نازت ، عزیز دل تویی تو
چون کبک تازه راهی ، پا می زدی به دردم
نگفتی آهی داره ، تو این هوای سردم
تو سختی می پسندی ، با این همه دلیری
نمی دونی توو قلبم ، با اشک و غم اسیری
یه دسته گل چه زیبا ، در دست بی نوایی
موندی اسیر غم ها ، در کشتی جدایی
من می دونم صبوری ، خیلی دلت شکسته
تنگ غروب خورشید ، توو خاطرت نشسته
تو ای گل مشهدی ، دنیای تو همینه
توو سبزه زار شهرت ، عاشقی در کمینه
گلدسته های اینجا ، مناره های زیبا
شهر شده غرق نور ، چه عاشقانه پیدا
ای گل مشهدی ، در مرقد همایی
عاشق شهر پاکت ، جدا از بی وفایی
 
جاسم ثعلبی 08/03/1391


:: برچسب‌ها: گل مشهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1764
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 14 خرداد 1391
.

 

 
تو گلی قشنگی ، میون کوه و دریا
ریخته به روی شونه ، اون زلفکای زیبا
من تو رو می پرستم ، تو نو گل خیالم
به پای تو نشستم ، بپرس یه بار تو حالم
منکه خودم می دونم ، دلت یه جایی گیره
می ری به هر بهونه ، یه جا دلت اسیره
آخه دلم شکسته ، حرفم اثر نکرده
عشق از سرم پریده ، فکر سفر نکرده
چرا شدی پریشون ، تو عشق ، مثل ماهی
کی می گه عاشقی تو ، رفیق نیمه راهی
ای نو گل سواد کوه ، یه خبر از ما بگو
به قاسمی رسیدیم ، درد دلت رو نگو
بهروز جونم کجایی ، آکادمی نیایی
ما رو گذاشتی تنها ، حقّا که بی وفایی
 
جاسم ثعلبی ( حسّانی ) 08/03/1391


:: برچسب‌ها: گل سواد کوه ,
:: بازدید از این مطلب : 1931
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 14 خرداد 1391
.

 

 
ای نو گلِ گرگانی ، در تب نوحه خوانی
کبوتری و کبکی ، دنبالِ مژدگانی
 
چشمت تو غم کشیده ، آهی به دل خریده
من عابرم تو شهرت، نشستی توو قصیده
 
در جایِ سبزه زاری ، خوشگلِ نو بهاری
می دونم دل پریشون ، تو موندی در کناری
 
هر چی نگاهت کردم ، تو دل پناهت بردم
خوابیدی چو زمستون ، دیونه، شاهت کردم؟
 
با این صدای زیبا ، درگیر شدم همه جا
یه بار به خاطر تو ، شنا رفتم تو دریا
 
دل تنها توو امیدم ، خوشی بی توو ندیدم
هر جا تو رو ببینم ، چه ناله ها کشیدم
 
با درد و دل بریده ، در ذهن من کشیده
کلام خوش بیانت ، قبری برام خریده
 
بی تو که من می میرم ، در شهر تو اسیرم
می دونی با تو هستم ، ای نو گلِ کویرم
 
حرفی به دل نمونده ، در این ترانه خونده
با اون نسیم زیبا ، آه تو دلت کشونده
 
خیلی برام عزیزی ، ای از من در گریزی
پرنده ی مسافر ، اشک از چشات نریزی
 
جاسم ثعلبی (حسّانی ) 12/03/1391


:: برچسب‌ها: گل گرگانی ,
:: بازدید از این مطلب : 1828
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 14 خرداد 1391
.

ای گل ایرونی ، فرشته می مونی

در کشوری زیبا ، چون غنچه خندونی

در هر کجا یادت ، دلها به فریادت

چه خوش زبونی تو ، در شهر و آبادت

پروانه ای در جون ، دلم نکن پر خون

فدات شود روحم ، مرا نکن داغون

دست رو سرت بردم ، حرف دلت خوندم

نجیب و دلبندی ، دیوونه ات موندم

خواندم به این فریاد ، غم تو دلم آزاد

دیوار دل لرزید ، تا کی شوم دلشاد

منم تو رو می خوام ، ای نو گل زیبام

دودله را بردار ، سبزه شده در جام

صبرم فرا خونده ، شدم یه درمونده

در یاد تو هستم ، با قلبی جا مونده

نرو به این زودی ، با قلب پر دودی

دردت من و کشته ، تو قاتلم بودی

جاسم ثعلبی (حسّانی )  08/03/1391




:: برچسب‌ها: ای گل ایرونی ,
:: بازدید از این مطلب : 1739
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : پنج شنبه 11 خرداد 1391
.


ای گل بوشهری ، عاشق و پر مهری

تو آسمون تنها ، ساکت و توو فکری

من و نگیر نشونه ، در دل نشه بهونه

دورم ولی چه نزدیک ، راهم به سوی خونه

می دونی کس ندارم ، مهمون درد و زارم

مسافرم به هر جا ، بر ابر و غم سوارم

شیخم ببین چه زیبام ، همدرد و یار دریام

عمری سفیدی کرده ، موی تنم زِ آوام

مهدی به غم سروده ، جون به لبم رسونده

عشقش به من جفا داد ، به غیر او کی مونده

من و توی خیابون ، ول کرده توی میدون

نگفته یاوری بود ، دعوت شده به ایون

برو تو بی وفایی ، تو خوندی از جدایی
من و تو شهر غربت ، نشوندی در بلایی

از شهرت گل نمی خوام ، می دونی رنگ دریام

ساحل تو چه تنگه ، روییده غم تو اشکام

 

جاسم ثعلبی (حسّانی ) 08/03/1391




:: برچسب‌ها: ای گل بوشهری ,
:: بازدید از این مطلب : 2021
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 10 خرداد 1391
.


ای دختر رشتی از سفر برگشتی

با کیف در دستی امید من هستی

ای دختر رشتی

کردی دلم حیرون تو لیلی من مجنون

مهر دلت زندون موندم تو بدبختی

ای دختر رشتی

تو موندی در جونم در دلت مهمونم

از غصه می خونم در عاشقی مستی

ای دختر رشتی

در سبزه ات موندم درددلت خوندم

عکس از رخت بردم کی گفته تو زشتی

ای دختر رشتی

آبی و دریایی در عشق و رویایی

کی گفته هر جایی چشم غمت بستی

ای دختر رشتی

در پل عراقی ها میدان بازی ها

سرور شادی ها می دونم سرگشتی

ای دختر رشتی

میدون شه داری غمگینی در زاری

چرا دلت تنگه از عهد برگشتی

ای دختر رشتی

 

 

جاسم ثعلبی  08/03/1391




:: برچسب‌ها: ای دختر رشتی ,
:: بازدید از این مطلب : 1861
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 9 خرداد 1391
.

نسیتک یا غدر و ابفرگ شطین

او دفنت ارسومک ابگلب الیکرهون

صِگد گلبی یرف یذکر کم ابزین

ولاکن مات بگبور الیدفنون

انتشع راعی الثواب ابلطمه لحسین

علی صدری ادگ لطم الیلطمون

ذکرتک گال عگلی چفّنه البین

عدل و امسلّم السیف الیفتنون

انتظر یومک تجی و اتفتش العین

او تطیب اجروج گلبی اویه الیضمدون

ثگل نومی علی وارجف ابپتوین

الصخونه مرمرت چبد الیحرگون

الشمس تعتب گمرها ابتاع بل دین

الشاری فگر ما یوفی الیدینون

شریت العزه الکم یا مجانین

او حملت اطیوری بیدی لل یصیدون

رموا طیر الدفعته الهم بلاسوم

شعر جفنی رجف حاطونی ضبعین

احترمنی الوحش ودع لل یودعون

جرانی الزمان او صار سبعین

شعره صرت عدمیت الیجرون

تابعته ابوفر و ابهور و ابطین

او حصدت الغیض بنجوم الیحصدون

اشمالک یا زمن ویای بتین

بت یخنگ او بت یضرب بل اعیون

تروح او ترد واتحارب الطیبین

شنهی السبب متکفنه یمجنون

اسباع اتحمّلت ضرباتک اسنین

الهزیمه ابعید عنهم ما یهربون

 

من الشاعر جاسم امحمد الجبیره الحسانی

السلیماوی الساری 02/03/1391

 

 



:: برچسب‌ها: نسیتک یا غدر ,
:: بازدید از این مطلب : 1737
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 2 خرداد 1391
.

 


 

 

همش در خواب می بینم ، به زخم لبت داغونم

در اون مستی دیدارت ، به درد و غمت مهمونم

سیه پوشیده شبهایم ، به ناله های هر باری

شده بر من همین شبها ، شبح در مرگِ تکراری

شبم با این درازی را ، یه لحظه زیر و رو کردم

وجودت در کنارِ من ، به سختی آرزو کردم

نرو آتشفشان دل ، چو فواره کشد خونش

به سیلاب آمده دردش ، همه غرقِ دل و جونش

من و خواب وتمنا را ، کشیدم عشقِ شیرینم

به زودی روح خوابیدِ ، که تا رسم تو میبینم

تو در خوابم چنین هستی ، و در رویا چنین بودی

طمع در دیده ات دارم ، مرا بنگر به این زودی

جمالت پایه کوبیدِ ، به عشقِ دلربایت را

نه مهتاب و نه ماهش را ، نجوییدِ به این زیبا

از اون روزی که تابیدی ، همه در قاب محرابند

طلوع عرش زیبایت ، در اون مهتاب می یابند

 

جاسم ثعلبی (حسّانی)01/03/1391

 




:: برچسب‌ها: شبح ,
:: بازدید از این مطلب : 2136
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 1 خرداد 1391
.


 

ای گلِ تهرونی ، توو دلم می مونی

همیشهِ توو قلبم ،  ترانه می خونی

از من پشیمونی، ای گلِ تهرونی

***

رنگِ چشات زیبا ، حرفِ دلت دریا

کشیدی قلبم رو ، به عشقِ بی همتا

در دلم زندونی ، ای گلِ تهرونی

***

هر روز به یک رنگی ، با دلم می جنگی

بگو چرا غمگین ، همش تو دلتنگی؟

بی درد و درمونی ، ای گلِ تهرونی

***

چه وعده ها دادی ، عاشق فریادی

در تبِ رویاها ، نشون میدی شادی

سردی زمستونی ، ای گلِ تهرونی

***

بمون در آغوشم ، ای گلِ سر دوشم

من مرد فردایت ، بی تو سیاه پوشم

ناب لواسونی ، ای گلِ تهرونی

 




:: برچسب‌ها: ای گلِ تهرونی ,
:: بازدید از این مطلب : 2015
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 1 خرداد 1391
.


 

ای گلِ شیرازی ، در خودت می نازی

دردِ دلت پیداست ، در غصه می بازی

همش تو خرازی ، ای گلِ شیرازی

***

آتش نزن در جون ، کردی دلُ  پر خون

با وعده ها کم کم ، کُشتی دلُ آسون

در بند بزازی ، ای گلِ شیرازی

***

در آسمونِ تو ، گشتم به تنهایی

شادی و طنازی ، خوندم به زیبایی

قشنگ و غمازی ، ای گلِ شیرازی

***

در حافظ و ایوان ، دروازه ی قرآن

قسم نخور هرگز ، عاشقِ با ایمان

با من که می سازی ، ای گلِ شیرازی

***

بهروزی می دونه ، زارع که می خونه

هر گل در این صحرا ، فرشته می مونه

شاعر و دلبازی ، ای گلِ شیرازی

***

جفره و لقمانی ، عزیز این خانی

عذرم پذیرا باش ، ای شیر میدانی

داور هر بازی ، ای گلِ شیرازی

 

جاسم ثعلبی (حسّانی) 03/03/1391

 

 




:: برچسب‌ها: ای گلِ شیرازی ,
:: بازدید از این مطلب : 1940
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 1 خرداد 1391
.

 


 

 

دیدمت پریشون ، توی دلم نشستی

در ساحلِ این دریا ، عهدِ دل و شکستی

وقتی که غرقی در غم ، عشق تو ته نشینه

به ساحلم رسیدی ، رفتی وفات همینه

شکستی عهد عشقت ، با حرفی عاشقونه

دریدی قلبِ نازم ، با خنجرِ زمونه

دلم همیشه گیره ، در عشق تو اسیره

نگفتی یاوری هست ، دست منو می گیره

برو هرگز نمی خوام ، دست تو رو بگیرم

با در د بی وفایی ، در غربتت بمیرم

برو فراموشم کن ، همیشه از وجودت

برام سعادت اینه ، زندگی در نبودت

من و ستاره یِ بخت ، در آسمونِ فردا

کشیده خطِ عشقُ ، رویِ تمومِ ابرا

جاسم ثعلبی (حسّانی) 01/03/1391




:: برچسب‌ها: برو ,
:: بازدید از این مطلب : 2364
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 1 خرداد 1391
.

 

 

ای گلِ دزفولی ، زیبا و شنگولی

***

چهره ی زیبایت ، ارومه دریایت

خوشگل و شادابی ، در سبزه  گلهایت

مُردم تو مسئولی ، ای گلِ دزفولی

***

عاشقت می مونم ، فهمیدی داغونم

درد مرا دریاب ، نشستی در جونم

با دلِ مقبولی ، ای گلِ دزفولی

***

چرا دلت سنگه ،  در کوچه ات تنگه

دل مرا نشکن ، می دونی این ننگه

با کسی مشغولی ، ای گلِ دزفولی

***

یکی تو را برده ، شعرت برام خونده

با عاشقی گرمی ، دردت برام مونده

خوشتیپ و معمولی ، ای گلِ دزفولی

***

در خودت می نازی ، به به چه طنازی

با مکر و نیرنگت ، بر دلم می تازی

شاعر و بهلولی ، ای گلِ دزفولی

 

جاسم ثعلبی (حسّانی ) 01/03/1391




:: برچسب‌ها: ای گل دزفولی ,
:: بازدید از این مطلب : 1703
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 1 خرداد 1391
.

 


این گل شوشتری ، قلب منو ربوده

در تب چشمِ اون ، عشق برا من چه سوده

دیدمش پریشون ، در آبشار ِ شهرش

اون و نشون گرفتم ، در آسمون ِ قهرش

خوندمش چه زیبا ، برای دل می میره

با اون نگاه ِ گرمش ، توو دلِ من اسیره

این دلِ شکسته ، در عشق و مهربونی

لال و پریشون  ، از دردِ بی زبونی

مدّتی کشیده ، اشک و عذابی در جون

ساده به دل کشیده ، مزه ی دردِ زندون

به تازگی وزیدِ ، بادِ سردِ بهاری

با قطره های بارون ، نشسته در کناری

گیسوی اون چِ زیباست ، پیچیده دورِ گردن

همچون گلابِ خوش بو ، تو شیشه های نشکن

کبوتر ِ عشق من ، بال و پرش چه زیباست

در آسمون عشقم ، ستاره ای توو ابرا ست

ای گل قشنگم ، بدون تو می میرم

می دونی عزیزم ، در عشق تو اسیرم

 

جاسم ثعلبی (حسّانی ) 31/02/1391

 

 




:: برچسب‌ها: گل شوشتری ,
:: بازدید از این مطلب : 1887
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : دو شنبه 1 خرداد 1391
.

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی