چه مصیبتی خدایا ااااااااااااااااااااااا
بچه ی معصوم در تنهایی ها راااااااا
این چه رسم زندگی در پشت ابرو برف ها را
این چه دردی بی نشان در غم سپردی برگ ها را
این چه خشم ناقصی در تب رنگ غنچه ها را
آه از عشقش بریده
می شود یک گل خندان
پرت در صد غصه ها را
ای خدا و ای خدا
دل که سوزیده به آه
قهر کرده این شریک لاله ها
ساخته یک لانه دودی با لج و لج بازی ها
زر خریدی عشق فرزندی و بابایش چو ماه
ای اله و ای خدا
عار باشد مادری عریان درون پرتگاه
دخترش در ظلمت مهتاب کوبیده به چاه
خود به گردش در سماء پرواز در آوازه ها
پس محبت تا کجا و از کجا
یا دلش مرده و جوییده طلا از خارگاه
انتقامی در ستار غنچه ی لب زارها
تو قضاوت کن ببین این هم ندای سازها
دخترک نالان نباش زنگی زده پس لرزه ها
آتش قهر خدا هم می رسد دروازه ها
ظلم و خود خواهی نهد در آن گسیل سنگ ها
صد فرشته نوحه خوان در آن عزای درد ها
شاهدش عرش و ملائک در فنای پوز ها
جاسم ثعلبی 04/11/1390
:: برچسبها:
دخترک یتیم ,
:: بازدید از این مطلب : 1909
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0