دو بیتی نسیم باد
بدور انداز کبر و خود نمایی
به نرمی راهِ خود را می گشایی
تو انسانی و انسان انس مانوس
جمال و عشقِ خالق می نمایی
***
نگو جانا دلم عشقی ندیده
بگویم رازهایِ سر کشیده
پناهم عشقِ اول عشقِ دربار
ولی در باغ صدها گل رمیده
***
خدا از دل فروشان گله مندم
به نرمی عشقِ آرام می پسندم
به چشمم یاد دادم کج نبیند
ز طماعان عاشق درد مندم
***
به جانِ مادرت این دل نرنجان
زمین و آسمان بی تو چو زندان
تویی روح و نفس در زندگانی
تو خورشیدی و من هم ماهِ تابان
***
بگو ای کاش که وابسته بمانیم
دوتایی در سفر خوش بگذرانیم
به دریا کوه و دشت و سبزه و گل
سرودِ عاشقی با هم بخوانیم
***
چرا یارا چرا رنگت پریده
تو بدحالی ویا تقصیرِ دیده
نگو دنبال کردی ردِّ پایم
نسیمِ باد عطرت را کشیده
***
نگو دیوانه از تو خیلی دورم
تو می نازی و من سنگِ صبورم
طبیب دل چرا دل درد مند است
کفن کردم دلم همپایِ گورم
***
چرا وقتی که تحویلت می گیرم
تو ذهنت فکر کردی من اسیرم
بدان من پادشاهِ پادشاهان
تو باشی یا نباشی من دلیرم
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 10/01/1399
:: برچسبها:
دو بیتی نسیم باد ,
:: بازدید از این مطلب : 1591
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0