جان و قلبم به تو دادم ، قدرِ خوبی ها ببینــــی
سخت کردی عاشقی رو ، تو کجای این زمینی
***
صدقه رفتن دل و جان ، تا که از غم ها رها شی
چه زکاتِ صادقانه ، نکنه از من جداشـــــــــی
***
توی خواب و تو بیداری ، گردنبند دل به سینه
ناظرِ تپ تپ قلبت ، پاسدارِ تو همینــــــــــه
***
رفتی تو دریا شناور ، ای غروبِ آشنایــــی
افتاد قلبِ بی دفاعم ، زیر موجِ غم فدایـــی
***
زود برگشتی به خونه ، چهره ات بی غـم و دردِ
خواب موندی تو خیالم ، این فراموشی چه سردِ
***
توی ژرفِ آب دریا ، یه ماهی قلبم رو دیـده
زیرِ سنگِ فالِ نیکم ، با خودش دریا کشیده
***
خوش گذشت اوقات تلخی ، با یه ماهیِ سه رنگه
با لبایِ عاشقونه ، به خدا خیلی قشنگــــــــــــه
***
دلم آسوده نشسته ، توی صندوقِ طلایــــی
بهتر از اون سینه بندت ، آویزِ سینه نمایــی
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 31/06/1391
:: برچسبها:
صدقه ,
:: بازدید از این مطلب : 2034
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9