مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

گرد و غباری اومده چون سیــــل

خاکی میشه رویت ، نیا بیـــرون

شونه ی دل به هم زده گیسوت

برام عزیزی ای گلِ کم جــــــون

***

در آسمون سرخی زده ناگاه

ماه و ستاره پشت ابرا چیـــد

تار می بینم فاصله در راهت

قلبِ حزین قاصدکم رو دیــــد

***

برو می بینم سالِ دیگه تو رو

رفتی تو اون خوابِ زمستونــی

منتظرت بودم و سخت انتظــــار

نمی دونم جایی تو مهمونی

***

حال و هوای دلم از دوریــــــــــــــــــت

حاضر به توصیف نشد ناگهـــــــــــــان

جا مونده استخوانی با جلد و پوست

نمادی از عشق شده در جهــــــــان

***

دلم می خواد ناخدادر کشتیـــــت

همسفرت می شوم ای دل پسند

زرد شده برگِ درختم بهــــــــــــــار

آتش گرفتم فصلِ پاییز نخنـــــــــــد

***

یه بار دلم میخواد بیاد پیشِ تـــــو

از غصه هایت خیلی دلگیــــــــــرم

عوض نشد وهم و خیالت همون

از اون گذشته هات که دلسیرم

***

خوردی تنم ای سرطانِ نحیـــــــــس

با اون سیاستت دلم رانــــــــدی دور

نه دور میشی نه خیلی نزدیکی تو

با خنده هات زنده میشه مرده گــور

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 16/12/1391

 

 

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: سرطان نحیس ,
:: بازدید از این مطلب : 1677
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : سه شنبه 15 اسفند 1391
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی